قضیه عدمیه

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

قضیه عدمیّه

قضیه‌ای است که: 1. محمول آن بر عدم چیزی دلالت می‌کند که موضوع شأن و شایستگی داشتن آن چیز را دارد مثل «پرویز گُنگ است» که پرویز دارای شأن و شایستگی سخنگویی است؛ 2. محمول آن نسبت به امری که با آن در تقابل قرار می‌گیرد اَخَسّ است، مثل «پرویز بیدادگر است» که «بیدادگری» نسبت به امر مقابل آن، یعنی «دادگری»، اَخس است.