مکالرز، کارسون (۱۹۱۷ـ۱۹۶۷): تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | [[پرونده:38369700.jpg|بندانگشتی|کارسون مک کالرز]] | + | [[پرونده:38369700.jpg|بندانگشتی|کارسون مک کالرز]]{{جعبه زندگینامه |
− | مَکالِرز، کارسون (۱۹۱۷ـ۱۹۶۷)(MacAllers, Carsson)<br> | + | |عنوان =کارسون مکالرز |
+ | |نام =Carsson Mcallers | ||
+ | |نام دیگر= | ||
+ | |نام اصلی= | ||
+ | |نام مستعار= | ||
+ | |لقب= | ||
+ | |زادروز=1917 | ||
+ | |تاریخ مرگ=1967 | ||
+ | |دوره زندگی= | ||
+ | |ملیت=امریکایی | ||
+ | |محل زندگی= | ||
+ | |تحصیلات و محل تحصیل= | ||
+ | | شغل و تخصص اصلی =داستاننویس | ||
+ | |شغل و تخصص های دیگر= | ||
+ | |سبک = | ||
+ | |مکتب = | ||
+ | |سمت = | ||
+ | |جوایز و افتخارات = | ||
+ | |آثار =دل شکارچی تنهایی است، غریبه، بازتاب در چشم طلایی | ||
+ | |خویشاوندان سرشناس = | ||
+ | |گروه مقاله =ادبیات غرب | ||
+ | |دوره = | ||
+ | |فعالیت های مهم = | ||
+ | |رشته = | ||
+ | |پست تخصصی = | ||
+ | |باشگاه = | ||
+ | }}مَکالِرز، کارسون (۱۹۱۷ـ۱۹۶۷)(MacAllers, Carsson)<br> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۸
کارسون مکالرز Carsson Mcallers | |
---|---|
زادروز |
1917 |
درگذشت | 1967 |
ملیت | امریکایی |
شغل و تخصص اصلی | داستاننویس |
آثار | دل شکارچی تنهایی است، غریبه، بازتاب در چشم طلایی |
گروه مقاله | ادبیات غرب |
مَکالِرز، کارسون (۱۹۱۷ـ۱۹۶۷)(MacAllers, Carsson)
بانوی رماننویس امریکایی. در ۱۷سالگی به نیویورک رفت تا در مدرسۀ موسیقی جولیارد به آموختن موسیقی بپردازد و نوازندۀ پیانو شود، اما چون هزینۀ اقامتش در این شهر را از دست داد ارتباطش با موسیقی قطع شد. سپس برای گذران زندگی کار کرد و ضمن آن در کلاسهای نویسندگی در دانشگاه کلمبیا شرکت جست. در ۱۹۳۶ دچار یک حملۀ سخت تب رماتیسمی شد. در ۱۹۴۰ با انتشار نخستین رمانش با نام دل، شکارچی تنهایی است[۱] نظر منتقدان را بهخود جلب کرد. مکالرز سرانجام براثرسکتۀ مغزی درگذشت. شخصیتهای اغلب داستانهای او، مانند شخصیتهای شروود اندرسون، همواره از یک ناهنجاری جسمی، روحی یا جنسی رنج میبرند. درونمایۀ داستانهای مَکالِرز عشق است و شیوهها و خواستهها و پیروزیها و شکستها و زیباییها و رسواییهای آن. از دیگر آثار اوست: انعکاس در چشم طلایی[۲] (۱۹۴۱)؛ مهمان عروسی[۳] (۱۹۴۶) که اقتباسی تئاتری از آن در ۱۹۵۱ به روی صحنه رفت و با استقبال مردم و منتقدان روبهرو شد؛ منظومۀ قهوهخانۀ دلگیر که مجموعۀ سه رمان، یک رمان کوتاه و شش داستان کوتاه اوست (۱۹۵۱).
بسیاری از آثار این نویسنده به فارسی برگردانده شدهاند از جمله غریبه و بازتاب در چشم طلایی.