هورقلیا

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

هَوَرقَلْیا
(ظاهراً مأخوذ از دو کلمۀ عبری هَبَل و قَرنَئیم، اولی به‌معنای بخار و هوای گرم و دومی به‌معنای درخشش و تشعشع) عالم مثال (صُوَر) که حد واسط بین عالم ماده (طبیعت) و عالم مجردات است. گرچه این عالم مادّی نیست امّا مجرد کامل از ماده هم نیست و برخی ویژگی‌های ماده در آن وجود دارد مانند بُعد و صورت. جهان بَرْزخ هم نامیده می‌شود. برای اولین‌بار سهروردی (۵۴۹‌ـ‌۵۸۷‌ق) آن را در حکمةالاشراق به‌کار برد. شهرزوری و قطب‌الدین شیرازی نیز آن را به‌کار برده‌اند. بیش از همه شیخ احمد احسایی آن را به‌کار برد. وی در توجیه معراج جسمانی به آن متوسل شد و معراج را با بدن مثالی و برزخی دانست و آن را همچون شیشه در دل سنگ، جاری در بدن مادی دانست که پس از مرگ و فنای بدن مانند بخاری گرم باقی می‌ماند و روان آدمی پس از پیوستن به آن در قیامت محشور می‌شود و به بهشت یا جهنم می‌رود. بعد از شیخ احمد، حاج محمد کریم‌خان و سپس حاج ملاهادی سبزواری نیز آن را به‌کار برده‌اند. هورقلیا گاه اقلیم هشتم نیز نامیده شده و آن را اقلیمی فراتر از اقالیم هفتگانه زمین دانسته‌اند.