کلام جامع

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

کَلام جامع

در اصطلاح ادبیات فارسی، شعری که مشتمل بر مواعظ و نصایح و شکایت از روزگار و حکایت دوران و امثال آن باشد. در کلام جامع، گوینده معنی بسیاری را در کلامی اندک می گنجاند: زمانه پندی آزادوار داد مرا/زمانه چون نگری سربه‌سر همه پند است/به روز نیک کسان ـ گفت ـ تا تو غم نخوری/بسا کسا که به روز تو آرزومند است/زمانه گفت مرا خشم خویش دار نگاه/که را زبان نه به بند است پای در بند است (رودکی).