بجیله

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

بجیله (قبیله)


قبیله‌ای مشهور در یمن. در منطقه‌ای که از شمال غربی نجران تا اقلیم السراة در جنوب مکه گسترده است سکونت داشتند. شهرت این قبیله مدیون ارتباطش با اسلام و مشارکت آنها در فتوحات عراق و ایران است. به نظر می‌رسد که‌ بجیله در عهد جاهلیت و به ویژه پس از شکست در جنگ با قبیله‌ی کلب بن وبره وضاعی که حدود سی سال پیش از بعثت روی داد، پراکنده شد. تنها دو شاخه از این قبیله به نام‌های قنسر و حمس توانستند پس از آن جنگ بر روی پای خود بایستند. همین دو طایفه بودند که نام بجیله را زنده نگه داشتند و با دعوت پیامبر همراهی کردند.

پس از اسلام، جریر ابن عبدالله در سال دهم هجرت ریاست این قبیله را بر عهده گرفت و در زمان خلافت عمر توانست وحدت و یکپارچگی قبیله را بدان بازگرداند. جریر، به نمایندگی از بجیله، شرط مشارکت این قبیله در فتوحات عراق را بازگرداندن شاخه‌های پراکنده‌ی آن از میان دیگر قبایل قرار داد و عمر نیز با شرط او موافقت کرد. شرط دیگر قبیله‌ی بجیله آن بود که علاوه بر غنایم، چهار پنجم اموالی که از مناطق فتح شده‌ی عراق به خزانه‌ی بیت‌المال منتقل می‌شود، از آن این قبیله باشد. عمر این را نیز ناچار پذیرفت. بجلیه علاوه بر مشارکت در فتح عراق، در فتح قادسیه، نهاوند، جلولا، همدان و شوشتر نیز شرکت داشت. منابع تاریخی اشاره دارد که یک چهارم سپاه اسلام را در جنگ قادسیه، نیروهای قبیله‌ی بجیله تشکیل می‌دادند. هنگام توزیع غنایم، شرط چهار پنجمی که این قبیله نهاده بود مشکل‌ساز شد و در حالی که سپاهیان بجلی توقع چهار پنجم غنایم را داشتند، سعد بن ابی وقاص (فرمانده جنگ قادسیه) این شرط را محدود به جنگ قادسیه دانست. پس از دخالت عمر برای حل این اختلاف، سپاهیان بجلی به سهم مساوی با دیگر سپاهیان رضایت دادند. با این حال شرط مذکور همواره مایه‌ی افتخار بجیله بوده است. یکپارچگی قبیله‌ی بجیله در نتیجه‌ی مشارکت در فتوحات مناطق دوردست (به ویژه همدان و آذربایجان) و استقرار افراد برجسته‌‌ی این قبیله در آن مناطق فروپاشید.

از زمانی که پس از قتل عثمان، جریر بن عبدالله بجلی از سوی امام علی، از ولایت همدان عزل شده دیگر نامی از قبیله بجیله در منابع تاریخی به چشم نمی‌آید.