موسیقی افریقایی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:


موسیقی افریقایی (African music)
موسیقی افریقایی (African music)
[[پرونده:African music.jpg|بندانگشتی|سازهای افریقایی]]
[[پرونده:African music1.jpg|بندانگشتی|گروه موسیقی افریقایی به همراه سازهای افریقایی]]
موسیقی‌ سنتی‌ ناحیۀ‌ جنوبی‌ صحرا در افریقا. [[افریقا، قاره|قارۀ‌ افریقا]] زادگاه‌ هزاران‌ سبک‌ موسیقایی‌ گوناگون‌ است‌، اما این‌ سبک‌ها کلاً به‌ دو سنت‌ منطقه‌ای‌ تقسیم‌ می‌شوند: موسیقی‌ شمال‌ افریقا، که‌ به‌شدت‌ از موسیقی‌ اسلامی‌ و عربی‌ تأثیر پذیرفته است‌؛ و موسیقی‌ جنوب‌ صحرای‌ افریقا (گاهی‌ «افریقای‌ سیاه‌<ref>Black Africa</ref>» خوانده‌ می‌شود)، که‌ بسیاری‌ آن‌ را موسیقی‌ «حقیقی» افریقا برمی‌شمرند. موسیقی‌ غرب‌، مرکز، و جنوب‌ افریقا بیش‌ از آن‌که‌ به‌ ملودی<ref>melody </ref> یا هارمونی<ref>harmony </ref> متکی‌ باشد، برپایۀ ریتم‌<ref>rhythm </ref> شکل‌ می‌گیرد، و به‌همین‌ دلیل سازهای‌ کوبی<ref>percussion </ref>، به‌ویژه‌ [[طبل|طبل‌]]<ref>drum </ref>، تقریباً همیشه‌ در آن‌ نقشی‌ اساسی‌ دارند. در درون‌ این‌ دو گروه‌بندی‌ طبعاً زیرگروه‌های‌ فراوانی‌ یافت‌ می‌شوند، و بخشی‌ از موسیقی‌ افریقایی‌ خارج‌ از طبقه‌بندی‌ مذکور‌ قرار می‌گیرد مثل‌ موسیقی‌ ماداگاسکار<ref>Madagascar </ref> و بخش‌هایی‌ از افریقای‌ شرقی<ref>East Africa </ref>، که‌ از موسیقی‌ آسیای‌ جنوب‌ شرقی‌ تأثیر گرفته‌اند؛ و موسیقی‌ [[مصر]] و [[اتیوپی]]، که‌ متأثر‌ از مسیحیت‌ قِبطی<ref>Coptic Christianity </ref>اند. بااین‌حال‌ اصطلاح‌ «موسیقی‌ افریقایی» کمابیش‌ به‌معنای‌ کلّی موسیقی‌ سنتی‌ غرب‌، مرکز، و جنوب‌ افریقا به‌کار می‌رود.


[[File:38500200-1.jpg|thumb|سازهاي افريقايي]][[File:38500200.jpg|thumb|سازهاي افريقايي]]
'''موسیقی‌ در ناحیۀ‌ جنوبی‌ صحرای‌ افریقا.''' عامل‌ عمدۀ‌ تمایز تمامی‌ انواع‌ موسیقی‌ سنتی‌ جنوب‌ صحرا عملاً همان پایۀ‌ آن‌ در ریتم‌ است، و نه‌ ملودی‌ یا هارمونی‌، و نیز پیامد آن‌ برتری‌ سازهای‌ کوبی است‌. موسیقی‌ تقریباً همیشه‌ یک‌ فعالیت‌ گروهی‌ است با تأکید بر فرم‌های‌ چندآوایی<ref>polyphonic </ref> برآمده‌ از بداهه‌نوازی‌ گروهی‌ برمبنای‌ تم‌های‌ کوتاه‌ و ساده‌، و نیز ریتم‌های‌ متقاطع‌ متشکل از اجرای‌ هم‌زمان‌ الگوهای‌ ریتمیِ گوناگون. این‌ تکرار کردن (برگشتن)<ref>ostinatos </ref>های ریتمی‌ به‌گوش‌ غربی<ref>Western </ref> پیچیده‌ می‌آیند، و این‌ امر تاحدی‌ به‌سبب‌ تقابل آن‌ها با یکدیگر‌، و نیز استفادۀ‌ مداوم‌ آن‌ها از تقسیم‌بندی‌های ظاهراً نامنظم‌ ضرب‌ است‌ مانند گروه‌سازی سکانسی‌ شامل‌ دوازده ضرب‌ به‌صورت‌ ۵+۳+۴. در بخش عمده‌ای‌ از موسیقی‌ افریقایی،‌ ملودی‌ها به‌نسبت‌ ساده، و برپایۀ‌ یک‌ گام‌ دیاتونیک‌<ref>diatonic </ref> یا پنتاتونیک‌<ref>pentatonic </ref> شکل‌ گرفته‌اند، و اغلب‌ فقط از چند نت‌ تشکیل‌ می‌شوند، که‌ هارمونی‌ زیرساز ایستایی‌ نیز دارند؛ به‌همین‌ دلیل، سازهای‌ کوک‌دار، در مقابل‌ گسترۀ‌ وسیع‌ سازهای‌ کوبی‌، همچنان‌ انگشت‌شمار و ساده‌ باقی‌ مانده‌اند.


موسیقی‌ سنتی‌ ناحیۀ‌ جنوبی‌ صحرا در افریقا. قارۀ‌ افریقا زادگاه‌ هزاران‌ سبک‌ موسیقایی‌ گوناگون‌ است‌، اما این‌ سبک‌ها کلاً به‌ دو سنت‌ منطقه‌ای‌ تقسیم‌ می‌شوند: موسیقی‌ شمال‌ افریقا، که‌ به‌شدت‌ از موسیقی‌ اسلامی‌ و عربی‌ تأثیر پذیرفته است‌؛ و موسیقی‌ جنوب‌ صحرای‌ افریقا (گاهی‌ «افریقای‌ سیاه‌<ref>Black Africa</ref>» خوانده‌ می‌شود)، که‌ بسیاری‌ آن‌ را موسیقی‌ «حقیقی» افریقا برمی‌شمرند. موسیقی‌ غرب‌، مرکز، و جنوب‌ افریقا بیش‌ از آن‌که‌ به‌ ملودی<ref>melody </ref> یا هارمونی<ref>harmony </ref> متکی‌ باشد، برپایۀ ریتم‌<ref>rhythm </ref> شکل‌ می‌گیرد، و به‌همین‌ دلیل سازهای‌ کوبی<ref>percussion </ref>، به‌ویژه‌ طبل‌<ref>drum </ref>، تقریباً همیشه‌ در آن‌ نقشی‌ اساسی‌ دارند. در درون‌ این‌ دو گروه‌بندی‌ طبعاً زیرگروه‌های‌ فراوانی‌ یافت‌ می‌شوند، و بخشی‌ از موسیقی‌ افریقایی‌ خارج‌ از طبقه‌بندی‌ مذکور‌ قرار می‌گیرد مثل‌ موسیقی‌ ماداگاسکار<ref>Madagascar </ref> و بخش‌هایی‌ از افریقای‌ شرقی<ref>East Africa </ref>، که‌ از موسیقی‌ آسیای‌ جنوب‌ شرقی‌ تأثیر گرفته‌اند؛ و موسیقی‌ مصر و اتیوپی، که‌ متأثر‌ از مسیحیت‌ قِبطی<ref>Coptic Christianity </ref>اند. بااین‌حال‌ اصطلاح‌ «موسیقی‌ افریقایی» کمابیش‌ به‌معنای‌ کلّیِ موسیقی‌ سنتی‌ غرب‌، مرکز، و جنوب‌ افریقا به‌کار می‌رود.
'''موسیقی‌ آوازی.''' اصول‌ بنیادی مشابهی‌ کم‌وبیش‌ بر موسیقی‌ آوازی‌ همچون‌ موسیقی‌ سازی‌ حاکم است: موسیقی‌ سنتی‌ افریقا برخلاف‌ موسیقی‌ محلی‌ تک‌سرایانۀ‌ بسیاری‌ فرهنگ‌های‌ دیگر، در وهلۀ اول‌ پُلی‌فونیک‌ و ریتمیک‌ است. این‌ موسیقی‌ تا حد زیادی‌ یک‌ فعالیت‌ گروهی‌ است‌، و نشانۀ کمتری‌ از ترانۀ‌ تک‌صدایی‌ در خود دارد، مگر در نواحی‌ای‌ متأثر‌ از اسلام‌، مانند [[نیجریه|نیجریه‌]]، که‌ در آن‌ گریوت<ref>griot </ref>ها (موسیقی‌دان‌ها‌/قصه‌گوهای‌ دوره‌گرد) داستان‌ها و روایاتی‌ از سنت‌ را می‌خوانند یا دکلمه‌ می‌کنند. رایج‌ترین‌ فرم‌ پُلی‌فونی‌ آوازی،‌ الگوی‌ سؤال‌ و جوابی‌ است که‌ در آن‌ یک‌ تک‌خوان‌ ملودی‌ای‌ را بین‌ گروه‌های‌ همسرا بداهه‌سازی‌ می‌کند، اما بسیاری‌ فرم‌های‌ دیگر از بداهه‌پردازی‌ گروهی‌ تا حد هشت‌ صدای‌ گوناگون‌ نیز وجود دارند. موسیقی‌های‌ سازی‌ بسیاری نیز از الگوهای‌ آوایی گفتار تقلید می‌کنند، و بسیاری‌ سازهای‌ موسیقی‌ قادر به‌ «صحبت‌ کردن»اند: طبل‌های‌ به‌اصطلاح‌ سخن‌گو به‌ویژه، بیشتر برای‌ برقراری‌ ارتباط‌ با یکدیگر، یا خطاب‌ قراردادن‌ رقصندگان‌، چه‌ برای‌ تحسین و دستور، و یا راهنمایی کردن‌، به‌کار می‌روند.


'''موسیقی‌ در ناحیۀ‌ جنوبی‌ صحرای‌ افریقا.''' عامل‌ عمدۀ‌ تمایز تمامی‌ انواع‌ موسیقی‌ سنتی‌ جنوب‌ صحرا عملاً همان پایۀ‌ آن‌ در ریتم‌ است، و نه‌ ملودی‌ یا هارمونی‌، و نیز پیامد آن‌ برتری‌ سازهای‌ کوبی است‌. موسیقی‌ تقریباً همیشه‌ یک‌ فعالیت‌ گروهی‌ است با تأکید بر فرم‌های‌ چندآوایی<ref>polyphonic </ref> برآمده‌ از بداهه‌نوازی‌ گروهی‌ برمبنای‌ تم‌های‌ کوتاه‌ و ساده‌، و نیز ریتم‌های‌ متقاطع‌ متشکل از اجرای‌ هم‌زمان‌ الگوهای‌ ریتمیِ گوناگون. این‌ تکرار کردن (برگشتن)<ref>ostinatos </ref>های ریتمی‌ به‌گوش‌ غربی<ref>Western </ref> پیچیده‌ می‌آیند، و این‌ امر تاحدی‌ به‌سبب‌ تقابلِ آن‌ها با یکدیگر‌، و نیز استفادۀ‌ مداوم‌ آن‌ها از تقسیم‌بندی‌های ظاهراً نامنظم‌ ضرب‌ است‌ مانند گروه‌سازیِ سکانسی‌ شامل‌ دوازده ضرب‌ به‌صورت‌ ۵+۳+۴. در بخش عمده‌ای‌ از موسیقی‌ افریقایی،‌ ملودی‌ها به‌نسبت‌ ساده، و برپایۀ‌ یک‌ گام‌ دیاتونیک‌<ref>diatonic </ref> یا پنتاتونیک‌<ref>pentatonic </ref> شکل‌ گرفته‌اند، و اغلب‌ فقط از چند نت‌ تشکیل‌ می‌شوند، که‌ هارمونی‌ زیرسازِ ایستایی‌ نیز دارند؛ به‌همین‌ دلیل، سازهای‌ کوک‌دار، در مقابل‌ گسترۀ‌ وسیع‌ سازهای‌ کوبی‌، همچنان‌ انگشت‌شمار و ساده‌ باقی‌ مانده‌اند.
'''انواع‌ طبل.''' طبل‌ رایج‌ترین‌ سازی‌ است‌ که‌ در موسیقی‌ افریقایی‌ یافت‌ می‌شود، و انواع‌ گوناگون دارد. این‌ فرضیه‌ مطرح‌ شده‌ است که‌ کاربرد گسترده طبل‌، به‌منزلۀ‌ یک وسیلۀ‌ ارتباطی‌ و نیز نوعی آلت‌ موسیقی‌ است. طبل‌های‌ افریقایی،‌ شکل‌های‌ بسیاری‌ دارند، که از تنۀ‌ درخت‌ توخالی‌ ساده‌ تا طبل‌های‌ سخن‌گوی‌ دوطرفه‌‌ به‌شکل‌ ساعت‌ شنی‌ با قابلیت‌ اجرای‌ زیرایی‌های‌ مختلف را دربر دارد. ساده‌ترین‌ شکل‌ طبل‌ همان‌ طبل‌ شکاف‌دار<ref>slit drum </ref> است‌، که‌ از یک‌ تکه‌ الوار توخالی‌ با شکافی‌ در امتداد طولی‌ آن‌ ساخته‌ می‌شود، که‌ چوب‌ هردو طرف‌ آن‌ تراشیده‌ شده‌ تا دو زیرایی‌ مشخص‌ و متمایز ایجاد کند، اما بیشترین‌ تنوع‌ را در طبل‌های‌ پوست‌دار می‌توان یافت‌. طبل‌های‌ پوست‌دار از پوست‌ انواع‌ جانوران‌، مانند‌ [[بز]]، [[پلنگ|پلنگ‌]]، [[گاومیش|گاومیش‌]]، [[گوسفند]]، و [[گوزن|گوزن‌]] ساخته‌ می‌شوند، و این‌ پوست‌ها روی‌ بدنه‌ای‌ تشدیدپذیر (رزونانت‌) کشیده‌ می‌شوند، که‌ رایج‌ترین‌ شکل‌های آن‌ها‌ استوانه‌ای‌ یا کاسه‌ای‌‌شکل‌ است‌. طبل‌ها در شکل‌ها و اندازه‌های‌ گوناگون‌ ساخته‌ می‌شوند: یک‌سر، که‌ انتهای‌ دیگر آن‌ می‌تواند باز یا بسته‌ باشد و یا دوسر. هرچند طبل‌ها اغلب‌ با دست‌ نواخته‌ می‌شوند، مضراب‌هایی‌ از چوب‌ سخت‌ با شکل‌های‌ گوناگون‌ نیز کاربرد دارند. طبل‌های‌ سخنگو کوک‌ می‌شوند و می‌توانند تعدادی‌ نت‌ مختلف‌ را تولید کنند «زبان‌» سخنگویی‌ آن‌ها فقط‌ ریتمیک‌ نیست‌، بلکه‌ به‌ زیرایی‌های‌ نسبی نت‌ها نیز بستگی‌ دارد.


'''موسیقی‌ آوازی.''' اصول‌ بنیادی مشابهی‌ کم‌وبیش‌ بر موسیقی‌ آوازی‌ همچون‌ موسیقی‌ سازی‌ حاکم است: موسیقی‌ سنتی‌ افریقا برخلاف‌ موسیقی‌ محلی‌ تک‌سرایانۀ‌ بسیاری‌ فرهنگ‌های‌ دیگر، در وهلۀ اول‌ پُلی‌فونیک‌ و ریتمیک‌ است. این‌ موسیقی‌ تا حد زیادی‌ یک‌ فعالیت‌ گروهی‌ است‌، و نشانۀ کمتری‌ از ترانۀ‌ تک‌صدایی‌ در خود دارد، مگر در نواحی‌ای‌ متأثر‌ از اسلام‌، مانند نیجریه‌، که‌ در آن‌ گریوت<ref>griot </ref>ها (موسیقی‌دان‌ها‌/قصه‌گوهای‌ دوره‌گرد) داستان‌ها و روایاتی‌ از سنت‌ را می‌خوانند یا دکلمه‌ می‌کنند. رایج‌ترین‌ فرم‌ پُلی‌فونی‌ آوازی،‌ الگوی‌ سؤال‌ و جوابی‌ است که‌ در آن‌ یک‌ تک‌خوان‌ ملودی‌ای‌ را بین‌ گروه‌های‌ همسرا بداهه‌سازی‌ می‌کند، اما بسیاری‌ فرم‌های‌ دیگر از بداهه‌پردازی‌ گروهی‌ تا حد هشت‌ صدای‌ گوناگون‌ نیز وجود دارند. موسیقی‌های‌ سازی‌ بسیاری نیز از الگوهای‌ آواییِ گفتار تقلید می‌کنند، و بسیاری‌ سازهای‌ موسیقی‌ قادر به‌ «صحبت‌ کردن»اند: طبل‌های‌ به‌اصطلاح‌ سخن‌گو به‌ویژه، بیشتر برای‌ برقراری‌ ارتباط‌ با یکدیگر، یا خطاب‌ قراردادن‌ رقصندگان‌، چه‌ برای‌ تحسین و دستور، و یا راهنمایی کردن‌، به‌کار می‌روند.
'''سایر سازهای‌ موسیقایی.''' برای‌ تقلید زبان‌ فقط از طبل‌ها استفاده‌ نمی‌شود؛ تقریباً تمامی‌ سازها در موسیقی‌ افریقایی‌ تا اندازۀ‌ معینی‌ الگوهای‌ گفتار را تقلید می‌کنند. سایر سازهای‌ کوبی‌ عبارت‌اند از متالوفون‌هایی‌ همچون‌ ''گُنگ‌گُنگ''، زنگ‌ دوگانه‌، و انواع‌ دیگر گُنگ‌ و زنگ‌؛ انواع [[گزیلوفون]]<ref>''xylophone''</ref> مانند‌ ''بالافون''<ref>''balafon''</ref>، از یک‌ سلسله‌ تیغه‌های‌ نوارمانند از چوب‌ سخت‌ ساخته شده‌اند که‌ منظم‌ روی‌ چارچوبی‌ بالای‌ تشدیدگر<ref>resonator </ref>ها (رزوناتورها)ی‌ کدویی‌ سوار شده‌اند؛ و اِمبیرا<ref>mbira </ref> یا سانزا<ref>sanza </ref> (که‌ گاهی‌ پیانوی‌ شستی‌ یا پیانوی‌ دستی‌ هم‌ نامیده‌ می‌شوند)، که‌ از یک‌ تختۀ‌ تشدید<ref>resonant </ref> (رزونانت‌) پدید آمده‌اند که‌ روی‌ آن‌ یک‌ دسته‌ زبانۀ‌ فلزی‌ قرار دارد که‌ با شست‌ و انگشتان‌ زخمه‌ می‌خورند. ازجمله رایج‌ترین‌ سازهای‌ زهی‌، کمان موسیقایی است‌ ـ مشابه‌ کمان‌ شکاری‌، که به‌ تعداد مشخصی‌ از تشدیدگرهای کدومانند، متصل‌اند یا کمان‌ زمینی‌ اوگاندایی‌، که سوراخی‌ سرپوشیده‌ در زمین‌ است. سازهای‌ لوت‌شکل‌ و چنگ‌شکل‌ نیز، به‌ویژه در نواحی‌ مرکزی‌ و غربی‌ افریقا، یافت‌ می‌شوند که‌ از میان‌ آن‌ها به‌ کُرا<ref>kora </ref>، سازی‌ ۲۱ـ سیمه‌ از مالی‌، می‌توان اشاره‌ کرد. سازهای‌ زهی‌ کمانی‌ در ناحیۀ‌ جنوب‌ صحرا رواج‌ کمتری‌ دارند، هرچند انواع‌ گوناگون‌ [[قیچک|قیچک‌]] را در کشورهایی‌ متأثر از اسلام‌ می‌توان پیدا کرد. سازهای‌ بادی‌، باوجود گستردگی‌، به‌نسبت‌ ساده‌‌اند. هورن‌ها و [[ترومپت]]<ref>trumpet </ref>های‌ ابتدایی‌، و نمونه‌های‌ فراوانی‌ از فلوت‌ یا سوت‌، و در شمال‌ منطقه‌ نیز شکل‌هایی‌ از [[ابوآ|اُبوآ]]<ref>oboe </ref>ی‌ عربی‌ یافت‌ می‌شوند، اما گسترۀ‌ ملودیک‌ این‌ سازها محدود است‌.
 
'''انواع‌ طبل.''' طبل‌ رایج‌ترین‌ سازی‌ است‌ که‌ در موسیقی‌ افریقایی‌ یافت‌ می‌شود، و انواع‌ گوناگون دارد. این‌ فرضیه‌ مطرح‌ شده‌ است که‌ کاربرد گسترده طبل‌، به‌منزلۀ‌ یک وسیلۀ‌ ارتباطی‌ و نیز نوعی آلت‌ موسیقی‌ است. طبل‌های‌ افریقایی،‌ شکل‌های‌ بسیاری‌ دارند، که از تنۀ‌ درخت‌ توخالی‌ ساده‌ تا طبل‌های‌ سخن‌گوی‌ دوطرفه‌‌ به‌شکل‌ ساعت‌ شنی‌ با قابلیت‌ اجرای‌ زیرایی‌های‌ مختلف را دربر دارد. ساده‌ترین‌ شکل‌ طبل‌ همان‌ طبل‌ شکاف‌دار<ref>slit drum </ref> است‌، که‌ از یک‌ تکه‌ الوار توخالی‌ با شکافی‌ در امتداد طولی‌ آن‌ ساخته‌ می‌شود، که‌ چوب‌ هردو طرف‌ آن‌ تراشیده‌ شده‌ تا دو زیرایی‌ مشخص‌ و متمایز ایجاد کند، اما بیشترین‌ تنوع‌ را در طبل‌های‌ پوست‌دار می‌توان یافت‌. طبل‌های‌ پوست‌دار از پوست‌ انواع‌ جانوران‌، مانند‌ بز، پلنگ‌، گاومیش‌، گوسفند، و گوزن‌ ساخته‌ می‌شوند، و این‌ پوست‌ها روی‌ بدنه‌ای‌ تشدیدپذیر (رزونانت‌) کشیده‌ می‌شوند، که‌ رایج‌ترین‌ شکل‌های آن‌ها‌ استوانه‌ای‌ یا کاسه‌ای‌‌شکل‌ است‌. طبل‌ها در شکل‌ها و اندازه‌های‌ گوناگون‌ ساخته‌ می‌شوند: یک‌سر، که‌ انتهای‌ دیگر آن‌ می‌تواند باز یا بسته‌ باشد و یا دوسر. هرچند طبل‌ها اغلب‌ با دست‌ نواخته‌ می‌شوند، مضراب‌هایی‌ از چوب‌ سخت‌ با شکل‌های‌ گوناگون‌ نیز کاربرد دارند. طبل‌های‌ سخنگو کوک‌ می‌شوند و می‌توانند تعدادی‌ نت‌ مختلف‌ را تولید کنند «زبان‌» سخنگویی‌ آن‌ها فقط‌ ریتمیک‌ نیست‌، بلکه‌ به‌ زیرایی‌های‌ نسبی نت‌ها نیز بستگی‌ دارد.
 
'''سایر سازهای‌ موسیقایی.''' برای‌ تقلید زبان‌ فقط از طبل‌ها استفاده‌ نمی‌شود؛ تقریباً تمامی‌ سازها در موسیقی‌ افریقایی‌ تا اندازۀ‌ معینی‌ الگوهای‌ گفتار را تقلید می‌کنند. سایر سازهای‌ کوبی‌ عبارت‌اند از متالوفون‌هایی‌ همچون‌ ''گُنگ‌گُنگ''، زنگ‌ دوگانه‌، و انواع‌ دیگر گُنگ‌ و زنگ‌؛ انواع گزیلوفون<ref>''xylophone''</ref> مانند‌ ''بالافون''<ref>''balafon''</ref>، از یک‌ سلسله‌ تیغه‌های‌ نوارمانند از چوب‌ سخت‌ ساخته شده‌اند که‌ منظم‌ روی‌ چارچوبی‌ بالای‌ تشدیدگر<ref>resonator </ref>ها (رزوناتورها)ی‌ کدویی‌ سوار شده‌اند؛ و اِمبیرا<ref>mbira </ref> یا سانزا<ref>sanza </ref> (که‌ گاهی‌ پیانوی‌ شستی‌ یا پیانوی‌ دستی‌ هم‌ نامیده‌ می‌شوند)، که‌ از یک‌ تختۀ‌ تشدید<ref>resonant </ref> (رزونانت‌) پدید آمده‌اند که‌ روی‌ آن‌ یک‌ دسته‌ زبانۀ‌ فلزی‌ قرار دارد که‌ با شست‌ و انگشتان‌ زخمه‌ می‌خورند. ازجمله رایج‌ترین‌ سازهای‌ زهی‌، کمان موسیقایی است‌ ـ مشابه‌ کمان‌ شکاری‌، که به‌ تعداد مشخصی‌ از تشدیدگرهای کدومانند، متصل‌اند یا کمان‌ زمینی‌ اوگاندایی‌، که سوراخی‌ سرپوشیده‌ در زمین‌ است. سازهای‌ لوت‌شکل‌ و چنگ‌شکل‌ نیز، به‌ویژه در نواحی‌ مرکزی‌ و غربی‌ افریقا، یافت‌ می‌شوند که‌ از میان‌ آن‌ها به‌ کُرا<ref>kora </ref>، سازی‌ ۲۱ـ سیمه‌ از مالی‌، می‌توان اشاره‌ کرد. سازهای‌ زهی‌ کمانی‌ در ناحیۀ‌ جنوب‌ صحرا رواج‌ کمتری‌ دارند، هرچند انواع‌ گوناگون‌ قیچک‌ را در کشورهایی‌ متأثر از اسلام‌ می‌توان پیدا کرد. سازهای‌ بادی‌، باوجود گستردگی‌، به‌نسبت‌ ساده‌‌اند. هورن‌ها و ترومپت<ref>trumpet </ref>های‌ ابتدایی‌، و نمونه‌های‌ فراوانی‌ از فلوت‌ یا سوت‌، و در شمال‌ منطقه‌ نیز شکل‌هایی‌ از اُبوآ<ref>oboe </ref>ی‌ عربی‌ یافت‌ می‌شوند، اما گسترۀ‌ ملودیک‌ این‌ سازها محدود است‌.


'''موسیقی‌ در افریقای‌ شمالی.''' قسمت‌ وسیعی‌ از افریقای‌ شمالی‌ فرهنگی‌ با مبنای‌ اسلامی‌ دارد‌، و موسیقی‌ این‌ کشورها بیشتر «عربی» است‌ تا «افریقایی». این‌ موسیقی‌، برخلاف‌ موسیقی‌ افریقایی‌ جنوب‌ صحرا، در وهلۀ‌ اول‌ ساختاری‌ تک‌صدایی‌ و ملودیک‌ دارد، و در بیشتر موارد تک‌نوازها یا تک‌خوان‌ها با همراهی‌ ساده‌ آن را اجرا می‌کنند، و تأکید روی‌ ریتم،‌ بسیار کمتر است‌. درنتیجه‌، سازهای‌ کوبی‌ کاربرد نسبتاً کمتری‌ دارند و در مقابل‌ِ تعداد زیاد سازهای‌ زهی‌ و بادی‌، معمولاً با خاستگاه‌ عربی‌، نقش‌ دوم‌ را برعهده‌ می‌گیرند.
'''موسیقی‌ در افریقای‌ شمالی.''' قسمت‌ وسیعی‌ از افریقای‌ شمالی‌ فرهنگی‌ با مبنای‌ اسلامی‌ دارد‌، و موسیقی‌ این‌ کشورها بیشتر «عربی» است‌ تا «افریقایی». این‌ موسیقی‌، برخلاف‌ موسیقی‌ افریقایی‌ جنوب‌ صحرا، در وهلۀ‌ اول‌ ساختاری‌ تک‌صدایی‌ و ملودیک‌ دارد، و در بیشتر موارد تک‌نوازها یا تک‌خوان‌ها با همراهی‌ ساده‌ آن را اجرا می‌کنند، و تأکید روی‌ ریتم،‌ بسیار کمتر است‌. درنتیجه‌، سازهای‌ کوبی‌ کاربرد نسبتاً کمتری‌ دارند و در مقابل‌ِ تعداد زیاد سازهای‌ زهی‌ و بادی‌، معمولاً با خاستگاه‌ عربی‌، نقش‌ دوم‌ را برعهده‌ می‌گیرند.


'''نفوذ موسیقی‌ افریقایی.''' موسیقی‌ افریقایی‌ و ریتم‌ آن‌ بخش‌ زیادی‌ از موسیقی‌ بومی‌ قاره‌های‌ دیگر را تحت‌تأثیر قرار داده‌ است‌، ازجمله‌ ریتم‌های‌ متمایز و مشخص‌ بسیاری‌ از نمونه‌های‌ موسیقیِ مردمی‌ امریکای‌ لاتین‌، که جزء اصلی‌ موسیقی‌ جاز را تشکیل‌ می‌دهد. حرکت‌ به‌سوی‌ ساختارهای‌ ریتمی‌ پیچیده‌تر، و درواقع‌ با مبنایی‌ بیشتر ریتمیک‌ تا هارمونیک‌، در موسیقی‌ کلاسیک‌ غربی‌ در قالب‌ استفادۀ‌ فزاینده‌ از سازهای‌ کوبی‌ بسیاری‌ با خاستگاه‌ افریقایی‌، نمود پیدا کرده‌ و بسیاری از‌ آهنگ‌سازان‌ را به‌ مطالعۀ‌ موسیقی‌ سنتی‌ افریقا کشانده‌ است‌. روشن‌ترین‌ شکل‌ این‌ نفوذ در کار آهنگ‌سازان‌ مینیمالیستی‌ همچون‌ فیلیپ‌ گلس<ref>Philip Glass </ref> و استیو رایک‌<ref>Steve Reich </ref> دیده‌ می‌شود، اما تأثیر آن‌ بر کلّ طیف‌ موسیقی‌ هنری‌ غرب‌ آشکار است‌.
'''نفوذ موسیقی‌ افریقایی.''' موسیقی‌ افریقایی‌ و ریتم‌ آن‌ بخش‌ زیادی‌ از موسیقی‌ بومی‌ قاره‌های‌ دیگر را تحت‌تأثیر قرار داده‌ است‌، ازجمله‌ ریتم‌های‌ متمایز و مشخص‌ بسیاری‌ از نمونه‌های‌ موسیقی مردمی‌ [[امریکای لاتین|امریکای‌ لاتین‌]]، که جزء اصلی‌ [[جاز، موسیقی|موسیقی‌ جاز]] را تشکیل‌ می‌دهد. حرکت‌ به‌سوی‌ ساختارهای‌ ریتمی‌ پیچیده‌تر، و در واقع‌ با مبنایی‌ بیشتر ریتمیک‌ تا هارمونیک‌، در موسیقی‌ کلاسیک‌ غربی‌ در قالب‌ استفادۀ‌ فزاینده‌ از سازهای‌ کوبی‌ بسیاری‌ با خاستگاه‌ افریقایی‌، نمود پیدا کرده‌ و بسیاری از‌ آهنگ‌سازان‌ را به‌ مطالعۀ‌ موسیقی‌ سنتی‌ افریقا کشانده‌ است‌. روشن‌ترین‌ شکل‌ این‌ نفوذ در کار آهنگ‌سازان‌ مینیمالیستی‌ همچون‌ [[گلس، فیلیپ (۱۹۳۷)|فیلیپ‌ گلس]]<ref>Philip Glass </ref> و [[رایک ، استیو (1936)|استیو رایک‌]]<ref>Steve Reich </ref> دیده‌ می‌شود، اما تأثیر آن‌ بر کلّ طیف‌ موسیقی‌ هنری‌ غرب‌ آشکار است‌.


'''موسیقی‌ افریقایی‌ مدرن.''' انتشار و گسترش‌ فرهنگ‌ غربی‌ به‌سبب مستعمره‌سازیِ افریقا و نیز فعالیت‌ رسانه‌های‌ ارتباط جمعی‌ در جهان‌، افزایش‌ یافته‌ است‌: این‌ روند نفوذی‌ اکنون‌ دوطرفه‌ است، زیرا موسیقی‌ غربی‌ به‌خصوص‌ موسیقی‌ پاپ‌ و راک‌ جز در دورافتاده‌ترین‌ بخش‌های‌ افریقا در همه‌جا شنیده‌ می‌شود. هرچند این‌ به‌معنای‌ ناپدید‌شدن‌ بالقوۀ‌ موسیقی‌ سنتی‌ در برخی‌ نواحی‌ شهرنشین‌ است‌، راه‌ را برای‌ ظهور فرم‌های‌ ترکیبی‌ نیز باز کرده‌ است‌: های‌لایف<ref>highlife </ref> از نخستین‌ فرم‌های‌ این‌گونه‌ است‌، که‌ در اوایل‌ قرن‌ ۲۰‌ در افریقای‌ غربی‌ پدید آمد، و به‌دنبال‌ آن‌ فرم‌های‌ اکنون‌ آشنای کوئِلا<ref>Kwela </ref> در افریقای‌ جنوبی‌ در دهۀ‌ ۱۹۵۰، جوجو<ref>Juju </ref> در نیجریه‌، و کانگولیز<ref>Congilese </ref> در جمهوری‌ دموکراتیک‌ کنگو<ref>Democratic Republic of Congo
'''موسیقی‌ افریقایی‌ مدرن.''' انتشار و گسترش‌ فرهنگ‌ غربی‌ به‌سبب مستعمره‌سازی افریقا و نیز فعالیت‌ رسانه‌های‌ ارتباط جمعی‌ در جهان‌، افزایش‌ یافته‌ است‌: این‌ روند نفوذی‌ اکنون‌ دوطرفه‌ است، زیرا موسیقی‌ غربی‌ به‌خصوص‌ [[پاپ، موسیقی|موسیقی‌ پاپ‌]] و [[راک، موسیقی|راک‌]] جز در دورافتاده‌ترین‌ بخش‌های‌ افریقا در همه‌جا شنیده‌ می‌شود. هرچند این‌ به‌معنای‌ ناپدید‌شدن‌ بالقوۀ‌ موسیقی‌ سنتی‌ در برخی‌ نواحی‌ شهرنشین‌ است‌، راه‌ را برای‌ ظهور فرم‌های‌ ترکیبی‌ نیز باز کرده‌ است‌: های‌لایف<ref>highlife </ref> از نخستین‌ فرم‌های‌ این‌گونه‌ است‌، که‌ در اوایل‌ قرن‌ ۲۰‌ در افریقای‌ غربی‌ پدید آمد، و به‌دنبال‌ آن‌ فرم‌های‌ اکنون‌ آشنای کوئِلا<ref>Kwela </ref> در افریقای‌ جنوبی‌ در دهۀ‌ ۱۹۵۰، جوجو<ref>Juju </ref> در [[نیجریه|نیجریه‌]]، و کانگولیز<ref>Congilese </ref> در [[کنگو، جمهوری دموکراتیک|جمهوری‌ دموکراتیک‌ کنگو]]<ref>Democratic Republic of Congo
</ref> پدید آمدند.
</ref> پدید آمدند.



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۱۱

موسیقی افریقایی (African music)

سازهای افریقایی
گروه موسیقی افریقایی به همراه سازهای افریقایی

موسیقی‌ سنتی‌ ناحیۀ‌ جنوبی‌ صحرا در افریقا. قارۀ‌ افریقا زادگاه‌ هزاران‌ سبک‌ موسیقایی‌ گوناگون‌ است‌، اما این‌ سبک‌ها کلاً به‌ دو سنت‌ منطقه‌ای‌ تقسیم‌ می‌شوند: موسیقی‌ شمال‌ افریقا، که‌ به‌شدت‌ از موسیقی‌ اسلامی‌ و عربی‌ تأثیر پذیرفته است‌؛ و موسیقی‌ جنوب‌ صحرای‌ افریقا (گاهی‌ «افریقای‌ سیاه‌[۱]» خوانده‌ می‌شود)، که‌ بسیاری‌ آن‌ را موسیقی‌ «حقیقی» افریقا برمی‌شمرند. موسیقی‌ غرب‌، مرکز، و جنوب‌ افریقا بیش‌ از آن‌که‌ به‌ ملودی[۲] یا هارمونی[۳] متکی‌ باشد، برپایۀ ریتم‌[۴] شکل‌ می‌گیرد، و به‌همین‌ دلیل سازهای‌ کوبی[۵]، به‌ویژه‌ طبل‌[۶]، تقریباً همیشه‌ در آن‌ نقشی‌ اساسی‌ دارند. در درون‌ این‌ دو گروه‌بندی‌ طبعاً زیرگروه‌های‌ فراوانی‌ یافت‌ می‌شوند، و بخشی‌ از موسیقی‌ افریقایی‌ خارج‌ از طبقه‌بندی‌ مذکور‌ قرار می‌گیرد مثل‌ موسیقی‌ ماداگاسکار[۷] و بخش‌هایی‌ از افریقای‌ شرقی[۸]، که‌ از موسیقی‌ آسیای‌ جنوب‌ شرقی‌ تأثیر گرفته‌اند؛ و موسیقی‌ مصر و اتیوپی، که‌ متأثر‌ از مسیحیت‌ قِبطی[۹]اند. بااین‌حال‌ اصطلاح‌ «موسیقی‌ افریقایی» کمابیش‌ به‌معنای‌ کلّی موسیقی‌ سنتی‌ غرب‌، مرکز، و جنوب‌ افریقا به‌کار می‌رود.

موسیقی‌ در ناحیۀ‌ جنوبی‌ صحرای‌ افریقا. عامل‌ عمدۀ‌ تمایز تمامی‌ انواع‌ موسیقی‌ سنتی‌ جنوب‌ صحرا عملاً همان پایۀ‌ آن‌ در ریتم‌ است، و نه‌ ملودی‌ یا هارمونی‌، و نیز پیامد آن‌ برتری‌ سازهای‌ کوبی است‌. موسیقی‌ تقریباً همیشه‌ یک‌ فعالیت‌ گروهی‌ است با تأکید بر فرم‌های‌ چندآوایی[۱۰] برآمده‌ از بداهه‌نوازی‌ گروهی‌ برمبنای‌ تم‌های‌ کوتاه‌ و ساده‌، و نیز ریتم‌های‌ متقاطع‌ متشکل از اجرای‌ هم‌زمان‌ الگوهای‌ ریتمیِ گوناگون. این‌ تکرار کردن (برگشتن)[۱۱]های ریتمی‌ به‌گوش‌ غربی[۱۲] پیچیده‌ می‌آیند، و این‌ امر تاحدی‌ به‌سبب‌ تقابل آن‌ها با یکدیگر‌، و نیز استفادۀ‌ مداوم‌ آن‌ها از تقسیم‌بندی‌های ظاهراً نامنظم‌ ضرب‌ است‌ مانند گروه‌سازی سکانسی‌ شامل‌ دوازده ضرب‌ به‌صورت‌ ۵+۳+۴. در بخش عمده‌ای‌ از موسیقی‌ افریقایی،‌ ملودی‌ها به‌نسبت‌ ساده، و برپایۀ‌ یک‌ گام‌ دیاتونیک‌[۱۳] یا پنتاتونیک‌[۱۴] شکل‌ گرفته‌اند، و اغلب‌ فقط از چند نت‌ تشکیل‌ می‌شوند، که‌ هارمونی‌ زیرساز ایستایی‌ نیز دارند؛ به‌همین‌ دلیل، سازهای‌ کوک‌دار، در مقابل‌ گسترۀ‌ وسیع‌ سازهای‌ کوبی‌، همچنان‌ انگشت‌شمار و ساده‌ باقی‌ مانده‌اند.

موسیقی‌ آوازی. اصول‌ بنیادی مشابهی‌ کم‌وبیش‌ بر موسیقی‌ آوازی‌ همچون‌ موسیقی‌ سازی‌ حاکم است: موسیقی‌ سنتی‌ افریقا برخلاف‌ موسیقی‌ محلی‌ تک‌سرایانۀ‌ بسیاری‌ فرهنگ‌های‌ دیگر، در وهلۀ اول‌ پُلی‌فونیک‌ و ریتمیک‌ است. این‌ موسیقی‌ تا حد زیادی‌ یک‌ فعالیت‌ گروهی‌ است‌، و نشانۀ کمتری‌ از ترانۀ‌ تک‌صدایی‌ در خود دارد، مگر در نواحی‌ای‌ متأثر‌ از اسلام‌، مانند نیجریه‌، که‌ در آن‌ گریوت[۱۵]ها (موسیقی‌دان‌ها‌/قصه‌گوهای‌ دوره‌گرد) داستان‌ها و روایاتی‌ از سنت‌ را می‌خوانند یا دکلمه‌ می‌کنند. رایج‌ترین‌ فرم‌ پُلی‌فونی‌ آوازی،‌ الگوی‌ سؤال‌ و جوابی‌ است که‌ در آن‌ یک‌ تک‌خوان‌ ملودی‌ای‌ را بین‌ گروه‌های‌ همسرا بداهه‌سازی‌ می‌کند، اما بسیاری‌ فرم‌های‌ دیگر از بداهه‌پردازی‌ گروهی‌ تا حد هشت‌ صدای‌ گوناگون‌ نیز وجود دارند. موسیقی‌های‌ سازی‌ بسیاری نیز از الگوهای‌ آوایی گفتار تقلید می‌کنند، و بسیاری‌ سازهای‌ موسیقی‌ قادر به‌ «صحبت‌ کردن»اند: طبل‌های‌ به‌اصطلاح‌ سخن‌گو به‌ویژه، بیشتر برای‌ برقراری‌ ارتباط‌ با یکدیگر، یا خطاب‌ قراردادن‌ رقصندگان‌، چه‌ برای‌ تحسین و دستور، و یا راهنمایی کردن‌، به‌کار می‌روند.

انواع‌ طبل. طبل‌ رایج‌ترین‌ سازی‌ است‌ که‌ در موسیقی‌ افریقایی‌ یافت‌ می‌شود، و انواع‌ گوناگون دارد. این‌ فرضیه‌ مطرح‌ شده‌ است که‌ کاربرد گسترده طبل‌، به‌منزلۀ‌ یک وسیلۀ‌ ارتباطی‌ و نیز نوعی آلت‌ موسیقی‌ است. طبل‌های‌ افریقایی،‌ شکل‌های‌ بسیاری‌ دارند، که از تنۀ‌ درخت‌ توخالی‌ ساده‌ تا طبل‌های‌ سخن‌گوی‌ دوطرفه‌‌ به‌شکل‌ ساعت‌ شنی‌ با قابلیت‌ اجرای‌ زیرایی‌های‌ مختلف را دربر دارد. ساده‌ترین‌ شکل‌ طبل‌ همان‌ طبل‌ شکاف‌دار[۱۶] است‌، که‌ از یک‌ تکه‌ الوار توخالی‌ با شکافی‌ در امتداد طولی‌ آن‌ ساخته‌ می‌شود، که‌ چوب‌ هردو طرف‌ آن‌ تراشیده‌ شده‌ تا دو زیرایی‌ مشخص‌ و متمایز ایجاد کند، اما بیشترین‌ تنوع‌ را در طبل‌های‌ پوست‌دار می‌توان یافت‌. طبل‌های‌ پوست‌دار از پوست‌ انواع‌ جانوران‌، مانند‌ بز، پلنگ‌، گاومیش‌، گوسفند، و گوزن‌ ساخته‌ می‌شوند، و این‌ پوست‌ها روی‌ بدنه‌ای‌ تشدیدپذیر (رزونانت‌) کشیده‌ می‌شوند، که‌ رایج‌ترین‌ شکل‌های آن‌ها‌ استوانه‌ای‌ یا کاسه‌ای‌‌شکل‌ است‌. طبل‌ها در شکل‌ها و اندازه‌های‌ گوناگون‌ ساخته‌ می‌شوند: یک‌سر، که‌ انتهای‌ دیگر آن‌ می‌تواند باز یا بسته‌ باشد و یا دوسر. هرچند طبل‌ها اغلب‌ با دست‌ نواخته‌ می‌شوند، مضراب‌هایی‌ از چوب‌ سخت‌ با شکل‌های‌ گوناگون‌ نیز کاربرد دارند. طبل‌های‌ سخنگو کوک‌ می‌شوند و می‌توانند تعدادی‌ نت‌ مختلف‌ را تولید کنند «زبان‌» سخنگویی‌ آن‌ها فقط‌ ریتمیک‌ نیست‌، بلکه‌ به‌ زیرایی‌های‌ نسبی نت‌ها نیز بستگی‌ دارد.

سایر سازهای‌ موسیقایی. برای‌ تقلید زبان‌ فقط از طبل‌ها استفاده‌ نمی‌شود؛ تقریباً تمامی‌ سازها در موسیقی‌ افریقایی‌ تا اندازۀ‌ معینی‌ الگوهای‌ گفتار را تقلید می‌کنند. سایر سازهای‌ کوبی‌ عبارت‌اند از متالوفون‌هایی‌ همچون‌ گُنگ‌گُنگ، زنگ‌ دوگانه‌، و انواع‌ دیگر گُنگ‌ و زنگ‌؛ انواع گزیلوفون[۱۷] مانند‌ بالافون[۱۸]، از یک‌ سلسله‌ تیغه‌های‌ نوارمانند از چوب‌ سخت‌ ساخته شده‌اند که‌ منظم‌ روی‌ چارچوبی‌ بالای‌ تشدیدگر[۱۹]ها (رزوناتورها)ی‌ کدویی‌ سوار شده‌اند؛ و اِمبیرا[۲۰] یا سانزا[۲۱] (که‌ گاهی‌ پیانوی‌ شستی‌ یا پیانوی‌ دستی‌ هم‌ نامیده‌ می‌شوند)، که‌ از یک‌ تختۀ‌ تشدید[۲۲] (رزونانت‌) پدید آمده‌اند که‌ روی‌ آن‌ یک‌ دسته‌ زبانۀ‌ فلزی‌ قرار دارد که‌ با شست‌ و انگشتان‌ زخمه‌ می‌خورند. ازجمله رایج‌ترین‌ سازهای‌ زهی‌، کمان موسیقایی است‌ ـ مشابه‌ کمان‌ شکاری‌، که به‌ تعداد مشخصی‌ از تشدیدگرهای کدومانند، متصل‌اند یا کمان‌ زمینی‌ اوگاندایی‌، که سوراخی‌ سرپوشیده‌ در زمین‌ است. سازهای‌ لوت‌شکل‌ و چنگ‌شکل‌ نیز، به‌ویژه در نواحی‌ مرکزی‌ و غربی‌ افریقا، یافت‌ می‌شوند که‌ از میان‌ آن‌ها به‌ کُرا[۲۳]، سازی‌ ۲۱ـ سیمه‌ از مالی‌، می‌توان اشاره‌ کرد. سازهای‌ زهی‌ کمانی‌ در ناحیۀ‌ جنوب‌ صحرا رواج‌ کمتری‌ دارند، هرچند انواع‌ گوناگون‌ قیچک‌ را در کشورهایی‌ متأثر از اسلام‌ می‌توان پیدا کرد. سازهای‌ بادی‌، باوجود گستردگی‌، به‌نسبت‌ ساده‌‌اند. هورن‌ها و ترومپت[۲۴]های‌ ابتدایی‌، و نمونه‌های‌ فراوانی‌ از فلوت‌ یا سوت‌، و در شمال‌ منطقه‌ نیز شکل‌هایی‌ از اُبوآ[۲۵]ی‌ عربی‌ یافت‌ می‌شوند، اما گسترۀ‌ ملودیک‌ این‌ سازها محدود است‌.

موسیقی‌ در افریقای‌ شمالی. قسمت‌ وسیعی‌ از افریقای‌ شمالی‌ فرهنگی‌ با مبنای‌ اسلامی‌ دارد‌، و موسیقی‌ این‌ کشورها بیشتر «عربی» است‌ تا «افریقایی». این‌ موسیقی‌، برخلاف‌ موسیقی‌ افریقایی‌ جنوب‌ صحرا، در وهلۀ‌ اول‌ ساختاری‌ تک‌صدایی‌ و ملودیک‌ دارد، و در بیشتر موارد تک‌نوازها یا تک‌خوان‌ها با همراهی‌ ساده‌ آن را اجرا می‌کنند، و تأکید روی‌ ریتم،‌ بسیار کمتر است‌. درنتیجه‌، سازهای‌ کوبی‌ کاربرد نسبتاً کمتری‌ دارند و در مقابل‌ِ تعداد زیاد سازهای‌ زهی‌ و بادی‌، معمولاً با خاستگاه‌ عربی‌، نقش‌ دوم‌ را برعهده‌ می‌گیرند.

نفوذ موسیقی‌ افریقایی. موسیقی‌ افریقایی‌ و ریتم‌ آن‌ بخش‌ زیادی‌ از موسیقی‌ بومی‌ قاره‌های‌ دیگر را تحت‌تأثیر قرار داده‌ است‌، ازجمله‌ ریتم‌های‌ متمایز و مشخص‌ بسیاری‌ از نمونه‌های‌ موسیقی مردمی‌ امریکای‌ لاتین‌، که جزء اصلی‌ موسیقی‌ جاز را تشکیل‌ می‌دهد. حرکت‌ به‌سوی‌ ساختارهای‌ ریتمی‌ پیچیده‌تر، و در واقع‌ با مبنایی‌ بیشتر ریتمیک‌ تا هارمونیک‌، در موسیقی‌ کلاسیک‌ غربی‌ در قالب‌ استفادۀ‌ فزاینده‌ از سازهای‌ کوبی‌ بسیاری‌ با خاستگاه‌ افریقایی‌، نمود پیدا کرده‌ و بسیاری از‌ آهنگ‌سازان‌ را به‌ مطالعۀ‌ موسیقی‌ سنتی‌ افریقا کشانده‌ است‌. روشن‌ترین‌ شکل‌ این‌ نفوذ در کار آهنگ‌سازان‌ مینیمالیستی‌ همچون‌ فیلیپ‌ گلس[۲۶] و استیو رایک‌[۲۷] دیده‌ می‌شود، اما تأثیر آن‌ بر کلّ طیف‌ موسیقی‌ هنری‌ غرب‌ آشکار است‌.

موسیقی‌ افریقایی‌ مدرن. انتشار و گسترش‌ فرهنگ‌ غربی‌ به‌سبب مستعمره‌سازی افریقا و نیز فعالیت‌ رسانه‌های‌ ارتباط جمعی‌ در جهان‌، افزایش‌ یافته‌ است‌: این‌ روند نفوذی‌ اکنون‌ دوطرفه‌ است، زیرا موسیقی‌ غربی‌ به‌خصوص‌ موسیقی‌ پاپ‌ و راک‌ جز در دورافتاده‌ترین‌ بخش‌های‌ افریقا در همه‌جا شنیده‌ می‌شود. هرچند این‌ به‌معنای‌ ناپدید‌شدن‌ بالقوۀ‌ موسیقی‌ سنتی‌ در برخی‌ نواحی‌ شهرنشین‌ است‌، راه‌ را برای‌ ظهور فرم‌های‌ ترکیبی‌ نیز باز کرده‌ است‌: های‌لایف[۲۸] از نخستین‌ فرم‌های‌ این‌گونه‌ است‌، که‌ در اوایل‌ قرن‌ ۲۰‌ در افریقای‌ غربی‌ پدید آمد، و به‌دنبال‌ آن‌ فرم‌های‌ اکنون‌ آشنای کوئِلا[۲۹] در افریقای‌ جنوبی‌ در دهۀ‌ ۱۹۵۰، جوجو[۳۰] در نیجریه‌، و کانگولیز[۳۱] در جمهوری‌ دموکراتیک‌ کنگو[۳۲] پدید آمدند.

 


  1. Black Africa
  2. melody
  3. harmony
  4. rhythm
  5. percussion
  6. drum
  7. Madagascar
  8. East Africa
  9. Coptic Christianity
  10. polyphonic
  11. ostinatos
  12. Western
  13. diatonic
  14. pentatonic
  15. griot
  16. slit drum
  17. xylophone
  18. balafon
  19. resonator
  20. mbira
  21. sanza
  22. resonant
  23. kora
  24. trumpet
  25. oboe
  26. Philip Glass
  27. Steve Reich
  28. highlife
  29. Kwela
  30. Juju
  31. Congilese
  32. Democratic Republic of Congo