یونانی، ادبیات

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(تغییرمسیر از ادبیات یونانی)

یونانی، ادبیات (Greek literature)
دوران کهن (دوران کهن[۱]) (ح قرن ۸ـ۴۸۰ق‌م) با هومر، سراینده‌ای که دو منظومۀ حماسی و روایی ایلیاد[۲] واودیسه[۳] را به او نسبت می‌دهند، آغاز می‌شود، اما شواهد حاکی از آن است که بخشی از حماسه‌های هومری صورت مکتوب یک سنت ادبی شفاهی است که به گذشته‌های بسیار دور برمی‌گردد. در اواخر قرن ۸، قالب‌های ادبی دیگری نیز ظاهر شدند: اشعار پندآموز[۴] هزیود[۵]، ‌که در اثرش با عنوان کارها و روزها[۶] به اخلاقیات مربوط به زندگی کشاورزی، و انواع آثار غنایی، که دو قرن به‌خصوص در جزایر ایونی[۷] و اژه[۸] شکوفا شدند، می‌پردازد. علاوه‌بر همسرایی تغزلی (آلکمان[۹]، استسیخوروس[۱۰])، آثار رثایی[۱۱] و ایامبیک[۱۲] (آرخیلوخوس[۱۳]، میم‌نرموس[۱۴]، سمونیدس[۱۵] اهل آمورگوس[۱۶]، سولون[۱۷]، تئوگنیس[۱۸]، تورتایوس[۱۹])؛ هجو‌سرایی (سیمونیدس[۲۰] اهل خیوس[۲۱])؛ اشعار سرمیز (تِرپاندر[۲۲])؛ و آثار غنایی سیاسی (آلکایوس[۲۳]) نیز وجود داشت. همچنان‌که برای سافو[۲۴] اشعار غنایی را محملی برای بیان احساسات پرشور ساخت.

دورۀ کلاسیک (دورۀ کلاسيک[۲۵]) (ح ۴۸۰ـ۳۲۳پ‌‌م). شعر غنایی با پیندار[۲۶] و باخولیدس[۲۷] به کمال رسید. انواع ادبی جدیدی به‌خصوص در آتن پدیدار شد، این شهر پس از جنگ‌های ایران و یونان[۲۸] ۱۵۰ سال مرکز اندیشه و هنر دنیای یونانی بود. نمایشنامه‌نویسی به اعتلایی رسید که تا آن زمان بی‌سابقه بود: تراژدی با آیسخولوس[۲۹]، سوفوکلس[۳۰]، و ائوریپیدس[۳۱] و کمدی با ائوپولیس[۳۲]، کراتینوس[۳۳]، و آریستوفانس[۳۴]. در نیمۀ دوم قرن ۵ و بیشتر سال‌های قرن ۴پ‌‌م، نثر در قالب‌های مختلف، ازجمله تاریخ، فلسفه، و خطابه (هرودوت[۳۵]، توکودیدس[۳۶]، گزنفون[۳۷]، افلاطون[۳۸]، ارسطو، ایسوکراتس[۳۹]، و دموستنس[۴۰])، شکوفا شد.

دورۀ هلنیستی (دورۀ هلنيستي[۴۱]) (۳۲۳ـ۲۷پ‌‌م). پس از مرگ اسکندر مقدونی، آتن موقعیت ممتاز خود را ازدست داد، اما شکوفایی مکاتب فلسفی آن با اندیشمندانی چون اپیکوروس[۴۲]، زنونِ کیتیومی[۴۳]، و تئوفراستوس[۴۴] ادامه یافت؛ همچنان‌که کمدی با مناندر[۴۵]. در این دوران، انطاکیه[۴۶]، پرگامون[۴۷]، پِلا[۴۸] و، مهم‌تر از همه، دربار بطلمیوس[۴۹] در اسکندریه با کتابخانه‌اش که شاعران و دانشمندان را به یک اندازه جذب می‌کرد، به مراکز اصلی فرهنگ یونانی تبدیل شدند. شعر اسکندرانی[۵۰] بعضی قالب‌های از رده خارج‌شده را احیا کرد: حماسه (آپولونیوس رودِسی[۵۱])، پندآموز (آراتوس[۵۲])، شعر هجایی و سرود (کالیماخوس[۵۳]). هروداس[۵۴] بار دیگر پانتومیم[۵۵] را که اولین‌بار در قرن ۵م به‌همت سوفرون[۵۶] به‌صورت قالب ادبی درآمد، معرفی کرد. در این دوره، شعر شبانی[۵۷] نیز با تئوکریتوس[۵۸] آغاز می‌شود. به‌علاوه، این دوره عصر شکوفایی علم و معرفت نیز بود، به‌خصوص در فقةاللغه و متن‌شناسی، که نمونۀ بارز آن آثار آریستوفانس بیزانسی[۵۹] و کالیماخوس‌ است؛ و نیز در ریاضیات و جغرافیا (اراتوستنس[۶۰] و اقلیدس[۶۱]).

دورۀ رومی (دورۀ رومي[۶۲]) (ح ۲۷ق‌م ـ ح ۳۳۰‌م). شهر رم به پایتخت دنیای متمدن و زبان لاتینی به بهترین زبان ادبی تبدیل شد، با این‌حال در حوزۀ مدیترانه همچنان به زبان یونانی تکلم می‌شد. نویسندگان مهم این دوره عبارت بودند از فلاویوس آریانوس[۶۳]، دیون کاسیوس[۶۴]، و دیونوسیوسِ هالیکارناسوسی[۶۵]؛ دیونوسیوسِ هالیکارناسوسی، آپولونیوس دیسکولوس[۶۶]، دمتریوس[۶۷] (نویسندۀ رسالۀ درباب سبک)، و لونگینوس[۶۸] دستور و نقد ادبی؛ پلوتینوس[۶۹] مکتب نوافلاطونی[۷۰]. فن خطابه را آیلیوس آریستیدس[۷۱] و هجویۀ اخلاقی را لوکیان[۷۲] و رمان‌نویسی را هلیودوروس[۷۳] پدید آوردند. (← بیزانسی،_ادبیات)

دورۀ جدید. (دورۀ جديد[۷۴]). پس از سقوط قسطنطنیه[۷۵]، سنت بیزانسی در آثار مکتوب یونانی کلاسیک ادامه یافت. در قرون ۱۷ و ۱۸، مناقشاتی بر سر نوشتن به زبان غیررسمی یونانی (دموتی[۷۶])، زبان کلاسیک (کاتارِووسا[۷۷])، یا زبان کلیسای ارتدوکس شرقی[۷۸] درگرفت. حماسۀ دیگنیس آکریتاس[۷۹] در قرن ۱۰ معمولاً حاکی از آغاز ادبیات بومی یونانی در دورۀ جدید است. زبان عامیانۀ یونانی در قرن‌های ۱۶ و ۱۷ در ادبیات شکوفای کرت[۸۰] و در قرن ۱۸در شمار فراوانی از ترانه‌های عامیانه و بالاد[۸۱]های کِلفتی[۸۲] به حیات خود ادامه داد. پس از کسب استقلال در قرن ۱۹، و حضور شخصیت‌های زیر، جنبش مردمی جایگاه یافت: دیونوسیوس سولوموس[۸۳] (۱۷۹۸ـ۱۸۵۷) ایونی، آندرآس کالووس[۸۴] (۱۷۹۶ـ۱۸۶۹)، و دیگران، در دوره‌های بعد، یانیس پسیکاری[۸۵] (۱۸۵۴ـ۱۹۲۹)، نمایشنامه‌نویس و نویسندۀ داستان‌های کوتاه، و اَلکساندروس پاپادیاماندیس[۸۶] (۱۸۵۱ـ۱۹۱۱)، نثرنویس، که بر بسیاری از نویسندگان جوان، ازجمله کنستانتینوس هاتزوپولوس[۸۷] (۱۸۶۸ـ۱۹۲۱)، شاعر و مقاله‌نویس، تأثیر گذاشت. پس از دهۀ ۱۹۲۰، با ظهور نویسندگانی چون استراتیس موریویلیس[۸۸] (۱۸۹۲ـ‌۱۹۶۹) و نیکوس کازانتزاکیس[۸۹] (۱۸۸۵ـ۱۹۵۷)، نویسندۀ زوربای یونانی[۹۰] (۱۹۴۶)، که شاعر هم بود، رمان نیز پا به عرصۀ ادبیات نهاد. همچنین باید از دو شاعر برندۀ جایزۀ نوبل، یورگو سفریس[۹۱] و اودیسئوس الیتیس[۹۲] نام برد.



  1. Archaic Period
  2. Iliad
  3. Odyssey
  4. didactic poetries
  5. Hesiod
  6. Works and Days
  7. Ionia
  8. Aegean
  9. Alcman
  10. Stesichorus
  11. elegiac
  12. Iambic
  13. Archilochus
  14. Mimnermus
  15. Semonides
  16. Amorgos
  17. Solon
  18. Theognis
  19. Tyrtaeus
  20. Simonides
  21. Simonides
  22. Terpander
  23. Alcaeus
  24. Sappho
  25. Classical period
  26. Pindar
  27. Bacchylides
  28. Persian Wars
  29. Aeschylus
  30. Sophocles
  31. Euripides
  32. Eupolis
  33. Cratinus
  34. Aristophanes
  35. Herodotus
  36. Thucydides
  37. Xenophon
  38. Plato
  39. Isocrates
  40. Demosthenes
  41. Hellenistic period
  42. Epicurus
  43. Zeno of Citium
  44. Theophrastus
  45. Menander
  46. Antioch
  47. Pergamum
  48. Pella
  49. Ptolemaic
  50. Alexandrian poetry
  51. Apollonius of Rhodes
  52. Aratus
  53. Callimachus
  54. Herodas
  55. mime
  56. Sophron
  57. bucolic poetry
  58. Theocritus
  59. Aristophanes of Byzantium
  60. Eratosthenes
  61. Euclid
  62. Roman period
  63. Flavius Arrianus
  64. Dion Cassius
  65. Dionysius of Halicarnassus
  66. Apollonius Dyscolus
  67. Demetrius
  68. Longinus
  69. Plotinus
  70. neo-platonism
  71. Aelius Aristides
  72. Lucian
  73. Heliodorus
  74. Modern
  75. Constantinople
  76. Demotic
  77. Katharevousa
  78. Eastern Orthodox Church
  79. Digenis Akritas
  80. Crete
  81. ballad
  82. Klephtic
  83. Dionysios Solomos
  84. Andreas Kalvos
  85. Iannis Psichari
  86. Alexandros Papadiamandis
  87. Konstantinos Hatzopoulos
  88. Stratis Myrivilis
  89. Nikos Kazantzakis
  90. Zorba the Greek
  91. George Seferis
  92. Odysseus Elytis