بیزانسی، ادبیات
بیزانْسی، ادبیات (Byzantine literature)
ادبیات امپراتوری بیزانس در قرنهای ۴ تا ۱۵م. بیشتر به کواینۀ[۱] یونانی نوشته میشد که زبان ادبی رایج در قرن اول م بود. بهتدریج به کهنگی گرایید و از گویش مردم فاصله گرفت. ادبیات بیزانسی عمدتاً به موضوعاتی چون الهیات، تاریخ، و تفسیر آثار کلاسیک میپرداخت و نویسندگان مهم آن عبارت بودند از متکلمانی همچون آتاناسیوس[۲]، باسیلیوس[۳]، گرگوریوس نوسائی[۴]، گرگوریوس نازیانزوسی[۵]، یوحنای زریندهان[۶]، سیریل اسکندرانی[۷] (همگی قرن ۴م)، و یوحنای دمشقی[۸] (قرن ۸م)، و مورخانی نظیر ذوزیموس[۹] (ح ۵۰۰م)، پروکوپیوس[۱۰] (قرن ۶م)، پسلوس[۱۱] (۱۰۱۸ـ۱۰۹۷م) بریئنیوس[۱۲] و همسرش آنا کومننا[۱۳] (ح ۱۱۰۰م) و گیورگیوس آکروپولیتا[۱۴] (۱۲۲۰ـ۱۲۸۲م). در این حوزه دایرةالمعارف ادبی سودا[۱۵] (ح ۹۷۵م) درخور توجه است که گنجینۀ سرشاری از اطلاعات دربارۀ ادبیات کلاسیک و بیزانسی است. در این دوران از آثار نمایشی خبری نبود و شعر، صرفنظر از سرودهای دینی قرنهای ۶ تا ۸م، معدود و متکلف بود، اما دربارۀ زندگی قدیسان آثار معروف بسیاری وجود داشت. عمر این دورۀ ادبی با سقوط قسطنطنیه[۱۶] در ۱۴۵۳م بهآخر رسید.