اصل

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

اَصل

(در لغت، به‌معنای ریشه و بُن) اصطلاحی در منطق و حدیث. در اصطلاح منطق دارای دو معناست: ۱. اصل، در برابر عکس، قضیه‌ای است که آن را منعکس یا برعکس می‌کنند و از آن عکس می‌سازند. مثلاً قضیۀ «هر انسانی حیوان است» نسبت به قضیۀ «بعضی از حیوان‌ها انسان‌اند» اصل به‌شمار می‌آید و قضیۀ دوم عکس نامیده می‌شود. ۲. اصل، در برابر فرع، یکی از اجزا یا بنیادهای استدلال تمثیلی است که حکم در آن معلوم و ثابت است و به‌سبب مشابهت امر دیگر که فرع نامیده می‌شود، حکم بدان امر انتقال می‌یابد. مثلاً در این تمثیل که: «شراب خرما چون مانند خمر مسکر است، حرام است»، خمر اصل است و شراب خرما فرع است، که به‌سبب مشابهت آن در مستی‌آوری با خمر، حکم به حرمت آن می‌شود. اصل در حدیث کتابی است که فردی روایاتی را که خود مستقیماً و بدون واسطه از امام (ع) شنیده در آن گرد آورده است. به مجموعه ۴۰۰ کتاب از این نوع «اصول اربعمأه» گویند.