امام موسی کاظم
اِمام موسی کاظِم (ع) (مدینه ۱۲۸ـ بغداد ۱۸۳ق)
(ملقّب به کاظم و مکنّی به ابوالحسن، ابوابراهیم و ابوعلی) شهرت موسی بن جعفر، امام هفتم از امامان دوازدهگانه نزد شیعۀ امامیه، و نهمین معصوم از چهارده معصوم. او را به جهت حلم و فروخوردن خشم و صبر بر دشواریها «کاظم»، و بهسبب کثرت زهد و عبادت «عبد صالح» میخواندند. فرزند امام جعفر صادق (ع) و حمیده، کنیزی اهل بربر (مغرب) یا اهل اندلس (اسپانیا)، بود. امام موسی (ع) پس از رحلت پدرش، در ۱۴۸ق به امامت رسید و ۳۵ سال امامت شیعیان را برعهده داشت. منزلت، مکارم اخلاق و دانش فراوان امام به قدری بود که بیشتر شیعیان پس از شهادت امام صادق (ع) به امامت او گرویدند. دورۀ امامت او با اوج قدرت حکومت بنیعباس مصادف، و با چهار تن از خلفای عباسی به نامهای منصور، مهدی، هادی و هارونالرشید همزمان بود. مهدی، خلیفۀ عباسی، امام را در بغداد بازداشت کرد، ولی براثر خوابی که دید و نیز تحت تأثیر شخصیت امام از او عذر خواست و به مدینه بازگرداند. او از امام تعهد گرفت که بر او و فرزندانش خروج نکند. هارونالرشید نیز کسانی را بر حضرت گماشته بود تا وی را از آنچه در اطراف خانۀ امام میگذرد، آگاه کنند. هارون از محبوبیت و معنویت نافذ امام بیمناک بود. سرانجام بدگوییهایی که اطرافیان از امام کاظم (ع) میکردند، کارگر افتاد و هارون تصمیم بر دستگیری او گرفت. پس امام را مخفیانه به بصره نزد والی آن، عیسی بن جعفر، فرستادند. سپس، امام را به بغداد منتقل کرد و به فضل بن ربیع سپرد. امام مدتی در زندان فضل به عبادت و راز و نیاز با خداوند مشغول بود. هارون، فضل را مأمور قتل امام کرد، ولی فضل از این کار طفره رفت. امام کاظم چندین سال از این زندان به آن زندان انتقال یافت و سرانجام بهدست سندی بن شاهک یهودی و بهدستور هارون در زندان بغداد مسموم و شهید شد. پیکر مطهر آن حضرت را در مقابر قریش، در نزدیکی بغداد (شهر کاظمیۀ کنونی) بهخاک سپردند. فرزندان امام موسی کاظم (ع) را هجده پسر و نوزده دختر نوشتهاند که بزرگترین آنها حضرت علی بن موسیالرضا (ع) وصی و امام پس از آن حضرت بوده است. از دیگر پسران معروف او، احمد بن موسی (شاهچراغ) و محمد بن موسی هستند که در شیراز مدفوناند، و نیز حمزة بن موسی که در ری مدفون است. از دختران آن حضرت، فاطمه معروف به حضرت معصومه (س) در قم مدفون است و بارگاهی باشکوه دارد. امام موسیکاظم (ع) نسبت به زنان و فرزندان و زیردستان بسیار مهربان، و همیشه در اندیشۀ فقرا و بیچارگان بود و پنهان و آشکار به آنها کمک میکرد. وی به تلاوت قرآن مجید انس زیادی داشت، و در سجایای اخلاقی چون علم و حلم، تواضع، کثرت صدقات و سخاوت ضربالمثل بود.