انجمن حجتیه
انجمن حُجَتیّه
(نام اصلی: انجمن خیریۀ حجتیّۀ مهدویّه) عنوان تشکیلاتی مخالف و معارض بهائیت در ایران، پایهگذاریشده در اوایل دهۀ ۱۳۳۰ش، توسط شیخ محمود ذاکرزادۀ تولّایی مشهور به شیخ محمود حلبی. سابقۀ مخالفت با فرقههای بابیه و بهائیت در ایران به عهد قاجار بازمیگردد. در دورۀ جدید، از دهۀ ۱۳۳۰ش به بعد، فرقۀ بهائیت با تشکیلات و سازماندهی خاص و با برخورداری از حمایتهای کشورهای انگلیس و سپس امریکا دست به تبلیغ و فعالیت در ایران زد و نفوذ گستردهای در رژیم پهلوی پیدا کرد. همین امر موجب ایجاد حساسیت و واکنش در برخی اشخاص و نهادهای مذهبی ایران شد. حلبی ساکن مشهد و از هواداران نهضت مقاومت ملّی بود، امّا به تهران رفت و در آنجا انجمن را پایهگذاری کرد. بهزودی انجمن رشد بسیاری کرد و با تبلیغات خود هزاران تن از جوانان مذهبی را آموزش داد، به نحوی که به انجمن ضد بهائیت اشتهار یافت و کتب و نشریات زیادی نیز منتشر کرد. با ریاستِ شیخ حلبی، انجمن دارای یک هیئتمدیره بود که همۀ فعالیتهای انجمن زیر نظر آن قرار داشت. فعالیت انجمن با اخذ پروانۀ دولتی و کاملاً قانونی بود و کمیتههای مختلفی داشت که زیر نظر هیئتمدیره فعالیت میکردند. انجمن حجتّیه با سه دهه کار تشکیلاتی و لزوم فعالیتهای پیچیده در برابر تشکیلات وسیع و منسجم بهائیت، رفتهرفته به سازمانی پیچیده و مجرّب بدل شد. اعضای انجمن در کمیتۀ تدریس آموزش میدیدند و آموزش آنها سه مرحلۀ مشخص داشت: پایه، ویژه و عالی. حساسترین مسئلۀ مربوط به انجمن، مواضع سیاسی آن بود، زیرا آنان مبارزۀ با بهائیت را اصل دانسته و در برخی امور خیریه نظیر صدقات و تشکیل مجالس جشن یا عزاداری در مناسبتهای دینی فعال بودند. در امور سیاسی، بهویژه در مقابل رژیم پهلوی به هیچ وجه معتقد و علاقهمند به مبارزۀ سیاسی نبودند. همین مسئله، موجب تقابل آنان با گروههای مبارز مذهبی و روحانیانی شد که معتقد به براندازی حکومت شاه و ایجاد حکومت اسلامی بودند. این گروه فعالیتهایی نظیر حجتّیه و سایر نهادهای دینی غیرسیاسی را که تعداد زیادی از جوانان مستعد را دور خود جمع کرده بودند نوعی انحراف از مسیر اصلی مبارزه دانسته و به شدت مورد حمله قرار میدادند. در آستانۀ انقلاب اسلامی ایران این تقابل روشنتر شد و با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران، انجمن و تشکیلات وسیع آن در سراسر کشور درگیر وضعیتی پیچیده و خاص شدند. پس از انقلاب، بهرغم همۀ این مشکلات و برخی اختلافات با نظام و مسئولان جدید، فعالیتهای آموزشی، خیریه و تشکیلاتی انجمن حجتّیه ادامه یافت. زمزمههای انتقادی علیه انجمن از ۱۳۶۰ رو به گسترش نهاد. امامخمینی (ره) طی خطابهای تند و انتقادی در تاریخ ۲۱ تیرماه ۱۳۶۲ در مقابل انجمن اعلام موضع کرد و به نفی دیدگاههای آنان پرداخت. انجمن نیز ده روز بعد، در مقابل موج مخالفتهای بیرونی و درونی، در روز یکم مردادماه ۱۳۶۲ طی اعلامیهای، با اشاره به سخنرانی و نارضایتی امامخمینی (ره)، تصمیم به تعطیل فعالیتهای انجمن گرفت.