انسداد
اِنسِداد
در اصول فقه، بستهبودن راه علم به احکام. برخی اصولیان انسدادیاند و میگویند هیچ راهی برای دستیابی به احکام واقعی نیست، و نتیجه میگیرند که بههنگام شک در تکالیف واقعی باید به هر ظنّی عمل کرد. مبانی نظریۀ انسداد که به نام «مقدمات حکمت» مشهور است به شرح زیر است: ۱. علم اجمالی داریم که در شرع احکام واقعی بسیاری وجود دارد؛ ۲. راه علم برای کشف آنها مسدود است؛ ۳. تعطیل احکام واقعی (یعنی بیاعتنایی به احکام واقعی) جایز نیست؛ ۴. احتیاط کلّی در اطراف علم اجمالی نه واجب است و نه جایز؛ ۵. ترجیح مرجوح قبیح است. با عنایت به این مبانی، انسدادیها هر ظنی را نسبت به احکام شرعی حجت میدانند. انسداد بر دو قسم است: ۱. انسداد صغیر؛ ۲. انسداد کبیر؛ بر اساس انسداد صغیر، گرچه راهی برای علم به احکام شرعی وجود ندارد اما راه ظنّی که عمل بر طبق آن به حکم یک دلیل معتبر لازم است، باز است. در نظریۀ انسداد صغیر، فقط عمل به ظنّ معتبر جایز است. لکن در انسداد کبیر هیچ راهی برای دستیافتن به احکام شرعی واقعی وجود ندارد. از اینرو، طرفداران نظریۀ انسداد کبیر هر ظنّی را ولو آنکه اعتبار آن بهدلیل قطعی ثابت نشده باشد، معتبر میدانند، بهعبارت دیگر به مطلق ظنّ عمل میکنند.