انشاء
انشاء
(یا: علمالانشاء) در جهان اسلام، به شیوۀ نگارش و نحوۀ تدوینِ نامههای خصوصی و رسمی، اسناد دیوانی و عهدنامهها اطلاق میشده است. کسی که وظیفهدار این کار بود کاتبالسّر، منشی، یا دبیر خطاب میشد که در همۀ فنون ادبی تبحّر داشت و در دیوان انشاء یا دیوان رسائل خدمت میکرد. دیوان انشاء در تاریخ اسلام اهمیت فراوانی داشت. رسم بر این بود که منشی ابتدا پیشنویس متنِ مورد درخواست را مینوشت و آن را به رؤیت رئیس دیوان میرساند تا، بنابر صلاحدید، حک و اصلاح کند. در مواردی اصلِ مکاتبات از بینرفته، اما پیشنویس آنها باقی مانده که محل مراجعۀ محققان است. متون انشائی را از نظر مضمون به چند دسته میتوان تقسیم کرد: متونی که دربارۀ شیوۀ نگارش نامههای خصوصی و رسمی، اسناد دیوانی و عهدنامههاست که آنها را منشآت یا نوشتههای منشیانه نیز اطلاق میکردهاند، مجموعۀ فرمانها و سندهایی خطاب به منشیان و دبیران، و بالاخره، مجموعۀ نامهها، اسناد دیوانی و عهدنامههایی که بهصورت اسناد و اوراق رسمی تحریر میشد. متون انشائی علاوه بر ثبت حوادث تاریخی، که برای پژوهشگران تاریخی ارزشمند است، از نظر ادبی نیز جایگاه مهمی دارد. ظاهراً در صدر اسلام مردم مکه برای نگارش عهدنامهها قواعد خاصی داشتند. در ایران پیش از اسلام، دبیران منزلت بسیاری داشتند. همین امر سبب شد که ایرانیان، پس از اسلام، تأثیر عظیمی بر نگارش نامهها و اسناد و مکاتبات بگذارند. نخستین کسی که در تاریخ اسلام بهعنوان کاتب و منشی شناخته شده عبدالحمید بن یحیی ( ـ۱۳۴ق)، منشی مروان دوم، آخرین خلیفۀ اموی، است؛ مجموعۀ بزرگی از نامهها از او باقی مانده که بخشی از آنها در کتابش، الرّسالة الیالکُتّاب، درج شده است. در عصر عباسیان، و همچنین در دورۀ فاطمیان، در مصر، نیز دیوان رسائل و منشیان جایگاه مهمی داشتند. در زبان عربی و فارسی کتابهای متعددی دربارۀ آموزش منشیان و صنعت انشاء تألیف شده است؛ از آن جملهاند التّعریف بالمصطلحالشّریف (از احمد فضلالله العمری در قرن ۸ق)، صبحالاعشی فی کتابةالانشاء (از قلقشندی در قرن ۹ق). در خوارزم، از اواخر قرن ۶ق، زبان فارسی، بهجای زبان عربی، در دیوان انشاء و دیوان رسائل بهکار گرفته شد. کهنترین مجموعههای رسایل که حاوی نامههای فارسی و عربی است. مجموعۀ رشیدالدین وطواط و اثر مهم و مشهور بهاءالدین بغدادی، وزیر تکش خوارزمشاه، است با نام التّوسل الیالتّرسّل که حتی در قرن ۱۰ق، فریدون احمد بیگ در تدوین رسالهاش منشآتالسّلاطین از آن بهره برد. در دورۀ سلاطین عثمانی در دیوان رسائل زبان فارسی نیز بهکار برده میشد و نمونههایی از اسلوب ترکی ـ فارسی از آن عهد بهجا مانده است. آثاری از این دست، که از قرن ۹ق بهجا مانده مناهجالانشاء (از یحییالکاتب)، گلشن انشاء (از محمد بن ادهم)، و از همه مهمتر منشآتالسّلاطین است.