اوتیسم
اوتیسم (autism)
(یا: درخودماندگی) اختلالی عصبزیستشناختی[۱] که مهارتهای بدنی، اجتماعی، و زبانی را تحت تأثیر قرار میدهد. این اصطلاح را نخستینبار روانپزشکی با نام لئو کانر[۲] در دهۀ ۱۹۴۰ دربارۀ کودکانی بهکار برد که بیشازحد گوشهگیری میکردند و در خود فرو میرفتند. نشانههای آن معمولاً پیش از ۲.۵سالگی بروز مییابد. اطفال مبتلا نسبت به محبت بیاعتنا یا بیزار بهنظر میرسند، دیر زبان باز میکنند و بعد از آن هم یا صداهای بیمعنی از خود درمیآورند یا کلماتی را که میشنوند طوطیوار و مدام تکرار میکنند. آنان ممکن است وابستگی بیموردی به بعضی اشیا پیدا کنند. با اینکه کودکانی بسیار حسّاساند، امکان دارد که هیچ واکنشی به درد یا خطر نشان ندهند. غالباً حرکات بدنی موزونی مثل تابخوردن یا کفزدن دارند. درخودماندگی در اصل با چهار ویژگی مشخص میشود: تمایل به تنهایی، اصرار به تکرار و یکنواختی، نیاز به دستورالعملهای دقیق، و وجود برخی تواناییها که در مقایسه با کمبودهای موجود استثنایی بهنظر میرسند. امروز تشخیص بالینی درخودماندگی با معیارهای گستردهتری صورت میگیرد. در ۱۹۹۸، پژوهشگران امریکایی برخی از ناهنجاریهای زمینهساز را در مغز کودکانِ مبتلا تشخیص دادند. در این حالت، آمیگدال، مرتبط با احساسات، هیپوکامپ، مرتبط با یادگیری و حافظه، مخچه، مرتبط با حرکت و هماهنگی، و هستۀ دمی، مرتبط با تنظیم وظایف، همگی کوچکتر از حد طبیعی بودند. براساس آمار ۲۰۰۱ در امریکا، از هر ۵۰۰ کودک ممکن است یک کودک دچار درخودماندگی شود. نشانگان آسپرگر حالت خفیف و شایعترِ درخودماندگی است. مبتلایان به این نشانگان موقعیتهای اجتماعی را درک نمیکنند و قادر به ابراز احساسات و عواطف نیستند. این بیماران به موضوعی کوچک علاقۀ شدیدی دارند و ممکن است برای مدتی طولانی بر آن متمرکز شوند. آسپرگر اغلب تشخیص داده نمیشود و ممکن است از هر ۳۰۰ نفر یک شخص به آن مبتلا باشند که بیشتر مبتلایان مَردند. حدود ۲۵ درصد از مبتلایان به اوتیسم در اواخر نوجوانی به صرع دچار میشوند. هنوز درمان مؤثری برای این بیماری شناخته نشده است.