بازار خودفروشی
بازارِ خودفروشی (Vanity Fair)
(با عنوان فرعی رمانی بی قهرمان) رمانی از ویلیام مِیکپیس تَکِری[۱]، به زبان انگلیسی، منتشرشده در ۱۸۴۸. داستان با دو طرح و توطئۀ نامرتبطبههم پیش می رود. ماجرای ربکا (بِکی) شارپ[۲] هیچ ربطی به ماجرای دوست دورۀ تحصیلش، املیا سدلی[۳]، ندارد، اما نویسنده این دو ماجرا را به موازات هم روایت می کند. بکی زنی فقیر است و چندان در قید و بند اخلاقیات نیست. هدف او رسیدن به ثروت و عشق است و در این راه از هیچ ترفندی فروگذار نمی کند. بهعکس، املیای شریف و صادق، حتی پانزده سال پس از درگذشت نامزدش، به او وفادار می ماند و سرانجام با عاشق وفادار خود، دابین[۴]، پیوند زناشویی می بندد. بازار خودفروشی، که عنوان فرعیاش نمایانگر خصلت مبارزهجوی آن تواند بود، به رغم پیچیدگی و درازگویی های آن، از آثار مهم و تأثیرگذار قرن ۱۹ انگلستان بهشمار میرود. نویسنده در ضدیّت با رمان های دورۀ ویکتوریایی، شخصیت هایی جاندار با تناقض هایی درونی آفریده است و به خلاف پیشینیان و حتی هم دوره های خود از پرداختن به خصایل و پیشداوریهای اخلاقی پرهیز کرده است. این رمان به فارسی ترجمه شده است.