بحر (ادبیات)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

بحر (ادبیات)

(در لغت به معنی دریا) در فن عروض، صورتی خاص از ترکیب هجاها که در آن تناسب معیّنی میان هجاهای کوتاه و بلند برقرار است، به نحوی که آن ترکیب را با صورتی دیگر که حاصل تناسب دیگری باشد نتوان در یک قطعه آمیخت. همان‌گونه که در موسیقی، الحان و آوازها دستگاه‌های متعددی دارند که با اسامی و اصطلاحات خاص خود نامیده می‌شوند، وزن‌های اشعار نیز در گروه‌های متعددی قرار می‌گیرند که هر گروه را یک بحر می‌نامند.

هر بحر کامل در کلِ بیت می‌تواند بین دو تا هشت رکن داشته باشد: مثنّی (دورکنی)، مربع (چهاررکنی)، مسدّس (شش‌رکنی)، و مثمن (هشت‌رکنی). بحور عروضی از تکرار یک یا دو رکن به تناوب یا مجموعِ چند رکن مختلف حاصل می‌شوند و در سه گروه قرار می‌گیرند:

۱. بحور متفق‌الارکان، که از تکرار یک رکن ساخته می‌شوند و از این قرارند: رجز (مستفعلن)، رمل (فاعلاتن)، کامل (متفاعلن)، متدارک (فاعلن)، متقارب (فعولن)، وافر (مفاعَلَتن)، هزج (مفاعلین)؛

۲. بحور متناوب‌الارکان، که از تکرار دو رکن ساخته می‌شوند و از این قرارند: بسیط (مستفعلن فاعلن)، طویل (فعولن مفاعیلن)، مجتث (مستفعلن فاعلاتن)، مدید (فاعلاتن فاعلن)، مضارع (مفاعیلن فاعلاتن)، مقتضب (مفعولاتُ مستفعلن)، منسرح (مستفعلن مفعولاتُ)؛

۳. بحور مختلف‌الارکان، که شامل بحوری است که متفق و متناوب نباشند و دست‌کم یک رکن آن با دیگر رکن‌ها مختلف باشد و از این قرارند: جدید (فاعلاتن فاعلاتن مستفعلن)، خفیف (فاعلاتن مستفعلن فاعلاتن)، سریع (مستفعلن مستفعلن مفعولاتُ)، قریب (مفاعیلن مفاعیلن فاعلاتن)، مُشاکل (فاعلاتن مفاعیلن مفاعیلن).

بحور عروضی، به اعتبار تغییر یافتن ارکانشان، به دو دسته تقسیم می‌شوند:

۱. بحور سالم، که ارکان آن‌ها تغییر نمی‌کند؛

۲. بحور غیرسالم، که ارکان آن‌ها تغییر می‌یابد یا اصطلاحاً دچار زحاف می‌شود.

نخستین‌بار، خلیل بن احمد، واضع فن عروض، پانزده بحر از بحور اصلیِ عروض را در پنج دایره‌ ثبت کرد و اخفش، عالم نحوی، بحر متدارک را بر آن افزود. سپس، علمای دیگر شمار بحرها را تا نوزده رسانیدند که این میزان تا امروز، در مطالعات سنتی وزن شعر فارسی، همچنان باقی است:

طویل و مدید و بسیط است و دیگر/رجز یا هزج آمد ای مرد عاقل

سریع و رمل، وافر است و مضارع/تقارب، تدارک، دگر بحر کامل

دگر مقتضب، منسرح دان و مجتث/خفیف و جدید و قریب و مشاکل

از این نوزده بحر، جدید و قریب و مشاکل مخصوص شعر فارسی است و طویل و مدید و بسیط و وافر و کامل مخصوص شعر عربی است و بقیۀ بحور در شعر فارسی و عربی به‌کار می‌رود.