بدیع الزمان نامه
بَدیعالزَماننامه
از سرایندهای ناشناس، در قرن ۱۱ق، مثنویای عشقی رزمی. این مثنوی در بحر متقارب سروده شده و گویا سراینده آن را در ۱۰۰۷ق، که ۷۰ سال داشت، بهپایان رسانید. از آنجا که در ابیاتی در پایان کتاب، وعدۀ جلد دوم آن داده شده، پس آنچه در دست است بخش یا جلد نخست کتاب است. این مثنوی داستان شاهزادهای بهنام بدیعالزمان است که به جنگ کفار در هند و چین و زنگبار میرود؛ آنان را مسلمان و شیعه و بتخانههایشان را ویران میکند و بهجای آن مسجد میسازد. در چین گرفتار عشق قمرچهر، دختر فغفور چین، میشود و سرانجام با کوششهای یارانش رهایی مییابد. روی همرفته، این مثنوی ویژگیهای بسیاری از داستانهای عامیانۀ زمان صفویه را دارد و بیآنکه نسخۀ منثوری از آن وجود داشته باشد، به نظم سروده شده و سراینده در میان روایتهای داستان، ساقینامههای کوتاهی نیز در آن آورده است. تنها نسخۀ شناختۀ این مثنوی در کتابخانۀ ملک نگهداری میشود.