بعد از تابستان (کتاب)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
غزاله علیزاده
غزاله علیزاده

بعد از تابستان (کتاب)

عنوان نخستین کتاب منتشرشده‌ی غزاله علیزاده. این داستان بلند (رمان کوتاهِ) عاشقانه را نخستین بار نشر «کتاب موج» در 65 صفحه منتشر کرده و بعدتر ضمن اعمال برخی حذفیات، در کتاب چارراه (انتشارات زمستان، 1373) که شامل مجموعه‌ی داستان کوتاه‌های اوست و نیز در کتاب‌های دیگری چون با غزاله تا ناکجا: مجموعه داستان (انتشارات توس، 1378) و دو منظره: و داستان‌های دیگر (انتشارات توس، 1396) چاپ و منتشر شده است. ماجراهای داستان با زبانی شاعرانه، به شیوه‌ی دانای کل، از اوائل دهه‌ی 1330 تا اواخر دهه‌ی 1340ش در مشهد رخ می‌دهد. شخصیت‌های اصلی: حورا (دختر جوان)؛ توراندخت (دخترعموی حورا)؛ شهباز (معلم جوان). علیزاده در این کتاب، داستان عشق پنهان دو دخترعمو را به معلم سرخانه‌شان روایت می‌کند.


پی‌رنگ

در آغاز کتاب ما با حورای ۳۵ساله همراه می‌شویم که در خانه‌ای غم‌‌گرفته، خانه‌ای که بعد از مرگ پدر، افسردگی مادر نگذاشته شادی به آن وارد شود، مشغول مهیا شدن برای ضیافت فروغی‌هاست. حورا به ضیافت عمو می‌رود و رویارویی‌اش با توراندخت او را به دوران نوجوانی می‌برد. او و توراندخت که دخترانی اشراف‌زاده هستند، تمام تابستان را با معلم سرخانه‌شان آقای شهباز که جوانی برازنده است سپری می‌کنند. اندک اندک حضور معلم آن‌ها را با عشقی آتشین دست‌به‌گریبان می‌کند. آقای شهباز نیز متقابلا به دخترهای جوان روی خوش نشان می‌دهد و بر شدت این علاقه می‌افزاید. رفتار و منش روشنفکرانه‌ی او، طرز سخنوری، سواد و اطلاعاتش در مباحث جمعی او را در چشم دختران و خانواده‌هایشان عزیزتر می‌کند. تابستان تمام می‌شود و آقای شهباز خانواده‌ی فروغی را ترک می‌گوید. دختران هریک در بلاتکلیفی و سرخوردگی این عشق غوطه‌ورند و دیگری را مقصر این وضعیت می‌دانند. در ضیافت، حورا و توراندخت دوباره با معلم قدیمی که اکنون جهاندیده است و عنوان «مشاور اصلاحات ارضی» را یدک می‌کشد روبه‌رو می‌شوند. معلم اما فرسنگ‌ها با آن‌چه آن دو می‌پنداشتند متفاوت است. او حالا متاهل و صاحب فرزندی شده. دو دختر که تصوراتشان را فروریخته می‌بینند، دوباره به یکدیگر پناه می‌برند.


شرح

اگرچه ماجرای داستان قدری با واقعیت فاصله دارد، اما خواننده در این کتاب با دوتیپ از انسان‌ها روبه‌روست که واقعیت دارند: تیپ سودایی، ساده‌دل و خیالباف که مصرانه سال‌ها در خیالبافی‌های خود می‌مانند و تیپ واقع‌نگر و فرصت‌طلب که هرگز به یک عقیده یا آرمان وفادار نیست و از هرفرصتی برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کند. کنار هم قرار دادن این دو تیپ، خصایص هردو را برجسته‌تر و مشخص‌تر می‌کند و نزدیک شدن آن‌ها به یکدیگر گاه حوادثی به وجود می‌آورد که هم می‌تواند اسف‌بار باشد و هم خنده‌دار.