بلوندل، موریس (۱۸۶۱ـ۱۹۴۹)
بِلونْدِل، موریس (۱۸۶۱ـ۱۹۴۹)(Blondel, Maurice)
موریس بلوندل Maurice Blondel | |
---|---|
زادروز |
۱۸۶۱ م |
درگذشت | ۱۹۴۹ م |
ملیت | فرانسوی |
شغل و تخصص اصلی | فیلسوف |
آثار | درباره عمل(۱۸۹۳)؛ وجود و عمل (۱۹۳۴ـ۱۹۳۷) |
گروه مقاله | فلسفه ; منطق و کلام |
فیلسوف کاتولیک فرانسوی. بلوندل معتقد بود که فلسفه باید بیشتر بر عمل استوار باشد تا بر تفکّر صرف. در آغاز تحت تأثیر عقاید جان هنری نیومن[۱] قرار داشت که معتقد بود منشأ ایمان و اعتقاد هم اراده[۲] است و هم برهان منطقی[۳]. در دانشگاههای مونتوبان[۴] و لیل[۵] تدریس کرد. در ۱۸۹۶ در اکس ـ آن ـ پرووانس[۶] منصبی دانشگاهی یافت و تا پایان عمر در آن شهر باقی ماند. شالودۀ فلسفۀ بعدی او در کتابش دربارۀعمل[۷] (۱۸۹۳) بسط یافته است. به نظر او، فلسفه باید برای تبیینهایش به تمامیت و کلیّت انسان و تجربۀ زیستۀ واقعی در تمام غنای آن باز گردد. راهنمای این تجربه آن است که افراد باید عمل کنند و نتوانند از پرسش دربارۀ معنای اعمالشان سرباز زنند. این پرسش دربارۀ معنا اجتنابناپذیر است و پاسخ قطعی در گرو آن است که بپذیریم که در عمل همواره نقصان است. شکاف همیشگی میان عمل و تحقّق آن موجب ناخرسندی انسان و وادار کردن او به ورود به حوزههای همواره وسیعتری از عمل میشود. حتی گستردهترین اعمال، یعنی اعمالی که با هدف خیر کلّ بشریت انجام میپذیرد نیز نمیتوانند این نارضایتی پایانناپذیر را تسکین دهند. فقط لطف و رحمت خداوند، که در همین تکاپوهای ناکامل انسان حاضر است، میتواند موجب رضایت او شود. بلوندل این موضع را با تبعات ضدعقلی کمتری در کتاب اندیشه، وجود و عمل۸ (۱۹۳۴ـ۱۹۳۷) نیز بیان کرده است.