بهرام و گل اندام
بهرام و گُلاندام
منظومهای عاشقانه به فارسی و به پیروی از خسرو و شیریننظامی، سرودۀ امینالدین محمد سبزواری، متخلص به صافی. در تذکرةالشعرای دولتشاه سمرقندی از بهرام و گلاندام کاتبی ترشیزی یاد شده و همین امر سبب شده است تا برخی منابع در وجود شاعری به نام امینالدین محمد سبزواری تردید کنند و همۀ نسخههای موجود منظومه را از آن کاتبی بدانند. داستان در عشق بهرام پسر پادشاه روم به گلاندام دختر پادشاه چین است، چنانکه بهرام آوازۀ زیبایی گلاندام را میشنود و به او دل میبازد و به چین میرود و به وصال خود میرسد و پس از سالها با گلاندام به روم باز میگردد و پادشاه آن سرزمین میشود. این منظومه بارها در تهران و بمبئی بهچاپ رسیده است.