تبتی
تَبَّتی (Tibetan)
قوم مغولی ساکن در تبت از نوعی آیین بودایی، موسوم به آیین بودایی ماهایانا، که در قرن ۷م وارد این منطقه شده است، پیروی میکنند. از زمان انقلاب فرهنگی چین (۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸)، جماعتهای مهاجر تبتی در هندوستان و نپال نیز شکلگرفتهاند. زبان تبتی به خانوادۀ زبانهای چینی ـ تبتی تعلق دارد. تبت از دیرباز جایگاه تعداد بسیار زیادی از صومعهها و لاما[۱]ها (رهبران روحانی) بوده است که حدود یکچهارم از جمعیت را تشکیل میدادند. شهرت تبتیها به اعتبار هنرها و ادبیات دینی آنهاست. ادبیات تبتی به خطی برپایۀ خط گوپتای شمالی نوشته شده است. باورهای پیش از بودا یا بون[۲]، هنوز اهمیتشان را حفظ کردهاند. چینیها، که تا مدتهای طولانی بر اهمیت استراتژیک تبت تأکید داشتند، در ۱۹۵۹ این کشور را، که پیشتر قلمرویی سلطنتی مستقل بود، به کشور خود الحاق کردند. در دوران انقلاب فرهنگی بسیاری از صومعههای آنان از بین رفتند و شمار بزرگی از چینیهای هان[۳] وارد تبت شدند. تبت جمعیتی اسکانیافته و نیز کوچنده دارد و بسیاری از تبتیها از دیرباز به فعالیتهای تجاری مشغول بودهاند. تبتیها گوسفند، بز، گاومیش (یاک[۴]) و دزو[۵] (جانوری بین گاو و گاومیش) پرورش میدهند. جو محصول اصلی کشاورزی تبت است. غذای اصلی آنها، آمیختهای از جوِ برشته، مخلوط با کره و چای، «تسامپا[۶]» نام دارد. در تبت، علاوه بر شکلهای تکهمسری[۷] و چندزنی[۸]، نوعی ازدواج چندشویی[۹]نیز دیده میشود که در آن یک زن میتواند با چندین برادر در آن واحد پیوند زناشویی ببندد.