تخوار (۱)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

تُخوار (۱)
در شاهنامه، هنگامی‌ که‌ فرود پسر سیاوش‌ از مادر خود، جریره،‌ سراغ‌ کسی‌ را گرفت‌ که‌ بزرگان‌ ایران‌ را می‌شناسد، جریره‌ تخوار را به‌ او معرفی‌ کرد. تخوار، از بالای‌ کوهی،‌ بزرگان‌ ایران‌ را به‌ او نشان‌ داد. چون‌ طوس‌ داماد خود، ریونیز، را مأمور دستگیری‌ فرود کرد، تخوار برای‌ آزردن طوس‌ از فرود خواست‌ تا ریونیز را بکشد. طوس‌ پسر خود، زرسپ،‌ را به‌ نبرد با فرود فرستاد، فرود او را نیز به‌ خواست‌ تخوار کشت‌. فردوسی تخوار را دستوری ناکاردان می‌شمرَد و بخشی از فاجعۀ مرگ فرود را ناشی از بی‌تدبیری او می‌داند.