تداعی معانی

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

تداعی معانی (association of ideas)
الگو یا شیوۀ به‌هم پیوستن تصورات، به‌طور هم‌زمان یا متوالی. قوانین چنین پیوندی در مطالعۀ روندهای آگاهی همان نقشی را ایفا می‌کنند که قوانین طبیعت در مطالعۀ پدیده‌های طبیعی. نخستین بار ارسطو در رسالۀحافظه و یادآوری[۱] شیوه‌های توالی تصورات را بررسی و مشخص کرد. پیوندهایی که به‌وسیلۀ آن‌ها تصوری ما را به تصوری دیگر هدایت می‌کند ممکن است منشأ فریب و گمراهی پنداشته شوند (مثلاً در نزد هاچیسون[۲] و تاحدودی لاک[۳]) یا یکی از مکانیسم‌های اساسی و سازندۀ ذهن بشر تلقی گردد (مثلاً در نزد هیوم[۴]). تداعی‌گرایی و یا اعتقاد به وجود قوانینی برای تداعی معانی، مثلاً این‌که تداعی معانی حاصل تشابه تصورات یا تقارن زمانی و مکانی آنهاست، عنصری مهم در فلسفۀ هارتلی[۵] و به‌ویژه هیوم است. این گرایش را بعداً بین[۶]، جان استوارت میل[۷]، و کندیاک[۸] بسط دادند، اما پیدایش مکتب رفتارگرایی[۹] و دیدگاه‌های پیچیده‌تر دربارۀ رابطۀ آگاهی با روندهای بنیادین تا حدود زیادی آن را بی‌اعتبار ساخت.


  1. De Memoria et Reminiscentia
  2. Hutcheson
  3. Locke
  4. Hume
  5. Hartley
  6. Bain
  7. John Stuart Mill
  8. Condillac
  9. behaviourism