تدفین، مراسم
تَدفین، مراسم
مناسک یا عمل محصورسازی بقایای کالبدی بیجان. این کار از طریقِ خاکسپاری، سوزاندن، یا روشهایی دیگر، ازجمله، در سنت زردشتی، قراردادن جسد بر روی سکویی بلند یا داخل دخمهای، تا طعمۀ کرکسها شود و بهتدریج ازمیان برود، انجام میشود. در بیشتر فرهنگها تشریفاتی بهجا آورده میشود؛ همچون آمادهسازی جسد، آوازخواندن و مویهکردن، تقدیم هدایا، بهراهانداختن دستههای عزاداری، برپاکردن بناهای یادبود و دیگر شکلهای سوگواری که هریک از قواعد و ضوابط خاصی پیروی میکنند. در سراسر جهان گریه و شیون در مراسم تدفین معمول است، هرچند لزوماً نشاندهندۀ دلبستگی به فردِ درگذشته نیست.
تاریخچه. بنابه شواهد، مراسم تدفین براساس مناسک در دوران انسانهای نئاندرتال وجود داشته است. شواهدی نیز از تدفین جمجمۀ سر، فقط در دوران پارینهسنگی متأخر، بهدست آمده است. در هزارۀ ۳پم استفاده از گور متداول شد؛ هِرمهای عظیم مصر نیز درواقع برای مقابر ساخته شد. کتاب مردگان مصریان (ح ۱۶۰۰پم) حاوی دستورالعملها و قواعدی جادویی است که از آنها برای راهیابی به جهانِ زیرین استفاده میشد. سوزاندن جسد در میان هندواروپاییان (یونانیها و توتونها) عرف بود، اما بهسبب تأکید مسیحیت بر رستاخیز مردگان، این رسم در اروپا تا دورۀ جدید منسوخ شد. در مصر، همچون برخی فرهنگهای دیگر، اجساد را از طریق مومیاییکردن حفظ میکردند. وجود شکلهای گوناگونی چون اهرام، مقابر کندومانند در یونان دوران میسنی، زنبههای دوران نوسنگی، تپهقبرهای دوران مفرغ، مرقدها، غارهای آرامگاهی، گورستانهای زیرزمینی و کشتیهای تدفین (مثلاً ساتنهو) گویای تنوع روشهای تدفین است؛ همچنین از گلدانهای تزیینشده (در دوران متأخر میسنی در یونان باستان) و خاکستردانهای بدون نقش برای نگهداری خاکسترِ اجسادِ سوزاندهشده استفاده میشد. در هندوستان، گاه اجساد را به رودخانۀ مقدس گنگ میسپردند. برخی از سرخپوستان امریکا مردگان را طی مناسکی خاص در هوای آزاد رها میکردند. در بسیاری از فرهنگها، هدایای نفیسی از اشیای مفید یا ارزشمند در کنار جسد قرار میدادند؛ تابوتهای منقوش را تزیین میکردند و تصاویر یادبود نصب میکردند. در چین باستان، در مقبرهای بزرگ مجسمههای سفالین ۱۰هزار جنگجو یافت شد که محافظت از جسد امپراتور شی هوانگدی را برعهده داشتند.
عوامل مؤثر بر نوع تدفین. روشهای تدفین را باید در پرتو باورهایی درک کرد که درخصوص جهان دیگر، ارواحِ درگذشتگان، سرشت روح انسانی و اصول حاکم بر طبیعت وجود دارد. در اروپا و امریکا، طی مراسمی که در بنای یادبود یا آرامگاه سربازی گمنام برپا میشود، از رزمندگانی ناشناخته تجلیل میشود که در دو جنگ جهانی جان باختند. اگر فردِ درگذشته از افراد مهم جامعه باشد، مناسک عموماً باشکوه و جلال بیشتری برگزار میشود. در برخی از جوامع، مراسم تدفین برای کودکان عملاً وجود ندارند.
مناسکِ گذار. مرگ، تقریباً در همۀ جهان،گذار از این جهان به جهان دیگر تلقّی میشود که با اجرای مناسکی مقبول و عزاداریِ فردِ داغدیده در دورهای مشخص همراه است. بنابراین، مراسم تدفین بیش از آنکه به فردِ درگذشته مربوط باشد به افراد زنده ربطدارد و با سایر مناسکِ گذار، همچون تولد، بلوغ و ازدواج شباهتهای بسیاری دارد. مثلاً، بوداییها و هندوها مرگ را زایشی دوباره میدانند.
نمادها. لباسها و زینتهای مردگان در مراسم تدفین عموماً تضادی نمادین با شیوۀ زندگی عادی دارند، مثلاً در گینۀ نو، گِل و خاکستر بر جسد میمالند تا با بدنروغنخورده و درخشانِ زندگان متفاوت باشد که از نظر ارواح نیاکان گویای سلامتی و موفقیت و نیکبختی است.
تدفین و تشییع مرده در ایران. مُرده را در ایران، پیش از تدفین، براساس دستورات اسلامی، سهبار (به آب آمیخته به سدر، آب آمیخته به کافور، و آب خالص) شستوشو میدهند و سپس بازماندگان و آشنایان متوفّی وی را بر تابوتی حمل کرده به گورستان میبرند و پیش از آنکه در گور نهند، به جماعت نماز میت بر او میخوانند و برای او طلب مغفرت میکنند. سپس چون او را در گور و روبه قبله نهادند، بر وی «تلقین» میدهند. مرسوم است که برای مردگان ناکام حجله ببندند (← حجلهبستن). هریک از فرهنگهای قومی ایرانی البته سبک و سیاقِ خاص خود را دارند. گور، قطعهای کندهشده بر زمین است به ابعاد مشخص. امروزه گورها طبقاتی شدهاند. سنگ گور را که مشخصات متوفی بر آن حک شده بر گور مینهند.