تدلیس
تَدْلیس
(در لغت بهمعنای فریبکاری و گولزدن و گمراهکردن) در اصطلاح، اظهار نادرست و کذب در جریان مذاکره یک قرارداد که طرف مقابل را به انعقاد و امضای قرارداد ترغیب میکند. بهموجب مادۀ ۴۳۸ قانون مدنی عملیاتی است که موجب فریب طرف معامله شود. نتیجۀ تدلیس در معامله آن است که طرف فریبخورده، بعد از آگاهییافتن به موضوع، حق و اختیار فسخ معامله را پیدا میکند که آن را اصطلاحاً خیار تدلیس گویند. اختیار فسخ معامله در اثر تدلیس، فوری است و طرف فریبخورده باید بعد از علم به قضیه، قصد خود بر فسخ معامله را بدون تأخیر به طرف مقابل اعلام کند. اینکه چه عملیاتی موجب فریب و تدلیس است، موکول به عرف است. مثلاً نامرغوببودن کالایی که در تلویزیون تبلیغ میشود، تدلیس نیست، اما اگر باعث گولخوردن خریدار شود یا موضوع را دگرگون جلوه دهد تدلیس است؛ همچنین است اگر مدیر شرکتی که در شرف ورشکستگی است، با نشاندادن ترازنامۀ غیرواقعی و اظهارات خلاف واقع کسی را فریب دهد و سهام شرکت را به او بفروشد. تدلیس در معامله در دو مورد خصلت کیفری مییابد و علاوه بر ایجاد حق فسخ برای طرف مقابل، مرتکب را مستوجب مجازات میسازد. یکی آنکه اگر شخصی که عهدهدار انجام معامله یا ساختن چیزی یا نظارت بر امری برای هر یک از ادارات و سازمانها یا شرکتهای دولتی یا وابسته به دولت یا نهادهای انقلابی است، بهواسطۀ تدلیس در معامله از جهت تعیین مقدار یا صفت یا قیمت یا تقلب در ساختن آن چیز، نفعی برای خود یا دیگری تحصیل کند. طبق مادۀ ۵۹۹ قانون مدنی اسلامی علاوه بر جبران خسارت به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم میشود؛ دوم، تدلیس در نکاح است مانند اینکه یکی از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی یا تمکن مالی یا شغل و موقعیت اجتماعی یا مجردبودن فریب دهد و عقد نکاح برمبنای هر یک از آنها واقع شود که مجازات آن شش ماه تا دو سال حبس است (مادۀ ۶۴۷ قانون مدنی اسلامی).