تذکره
تَذْکِره
اصطلاحی ادبی، عنوان شماری از کتابهای عربی، فارسی و ترکی، نیز عنوانی برای کتابهای شرححال، بهویژه شرححال شاعران. واژۀ تذکره معانی گوناگون دارد، امّا چنین مینماید که مؤلفان در انتخاب این واژه برای عنوان کتاب بهمعنای «یادآوری» یا «یادمان» نظر داشتهاند. این واژه برای کتابهای شرححال صوفیان و خطاطان و علما و از همه بیشتر شاعران بهکار رفته است. در زبان فارسی تا پیش از قرن ۷ق سرگذشت شاعران و نمونۀ شعر آنان در برخی آثار تاریخی و جغرافیایی و ادبی مانند چهار مقالۀ نظامی عروضی (تألیف ح ۵۵۰ق) پراکنده بود. قدیمترین تذکرۀ فارسی لبابالالباب محمد عوفی (اوایل قرن ۷ق) است، در شرححال شاعران ایرانی از آغاز تا اوایل قرن ۷ق. امّا نخستین کتابهای فارسی که در عنوان آنها کلمۀ تذکره آمده است ـ ازجمله تذکرةالاولیاء شیخ فریدالدین عطار، در شرح احوال اولیا و مشایخ تصوف ـ به مفهومی نبودند که بعدها در ادب فارسی رایج شد. پس از لبابالالباب، تذکرة الشعراء دولتشاه سمرقندی (۸۹۲)، سرمشق تذکرهنویسان شد. واژۀ تذکره بهمعنای شرححال شاعران در تذکرۀ نصرآبادی (۱۰۸۳ـ۱۰۹۰ق) بهکار رفته است. تذکرهنویسی در دورۀ صفوی و قاجار رونق گرفت. مجمع الفصحای هدایت (۱۲۸۴) از این نمونههاست. در عصر قاجار حتی شاهزادگان تذکره نوشتند، ازجمله بزم خاقان (۱۲۴۵) اثر سیفالدوله سلطان محمد، پسر فتحعلی شاه. ویژگی دیگر تذکرهنویسی در این دوره، تفنن در کار بود، ازجمله تذکرههای منظوم مانند رَشحه از میرزا محمد باقر رشحۀ اصفهانی (۱۲۵۰) و تذکرههای مصور، چون انجمن ناصری از میرزا ابراهیم مدایحنگار. سنت تذکرهنویسی تا دورۀ معاصر ادامه یافته است، که معروفترین آنها سخن و سخنوران فروزانفر (چاپ ۱۳۰۸ش) و بهشت سخن مهدی حمیدی (چاپ ۱۳۳۴ش) است. تذکرهنویسی فارسی در هند و افغانستان و تاجیکستان نیز رایج بوده است. تذکرهها غالباً از مقدمه، متن اصلی و خاتمه تشکیل میشوند.