تصنیف
تَصنیف
نوعی موسیقی با کلام در موسیقی ایران. تصنیف بهصورت گوشهای مستقل در ردیف موسیقی وجود ندارد. امروز تصنیف به آهنگی موزون گفته میشود که روی آن کلام سروده باشند؛ از آن جمله است: تصنیف مرغ سحر یا موسم گُل، و نیز تصنیفهای عارف قزوینی، که هم شعر را خود میسرود و هم آهنگ را خودش میساخت؛ مانند از خون جوانان وطن در دشتی، و تصنیفهای امیرجاهد که او نیز شعر و آهنگ را خود میساخت؛ مانند امان از این دل در سهگاه یا هزار دستان در چهارگاه، همچنین تصنیفهای علیاکبر شیدا که او نیز شعر و آهنگ تصنیفهایش را خود میساخت. برخی از تصنیفسازان یا ترانهسرایان دیگر عبارتاند از نواب صفا، بیژن ترقی، و معینی کرمانشاهی. در جامعالالحان در مورد برخی از الحان موزون در موسیقی قدیم ایران چنین آمده است: «... پس باید دانست که اصناف تصانیف در این فن نُه است بر این موجب: نوبت مرتب بسیط، ضربین، کلالضروب، کُلالنغم، نشید عرب، عمل، پیشرو، زخمه»؛ که برخی از آنها مانند «پیشرو»، بیکلام بودهاند. برخی از ادیبان، تصنیفسازان را شاعر نمیدانستند؛ ازجمله ایرج میرزا که در عارفنامه چنین آورده است: تو آهویی مکن جانا گُرازی/تو شاعر نیستی، تصنیفسازی.