تقلید
تَقْلید (imitation)
الگوگرفتن جانداری از رفتار جاندار دیگر. الگوبرداری علتهای متفاوت و صورتهای گوناگون دارد. چارلز داروین[۱]، دانشمند انگلیسی، و ویلیام جیمز[۲]، فیلسوف امریکایی، تقلید را طبیعی و غریزی میدانستند. آنان تقلید کودک از تکلم بزرگسالان یا تقلید طوطی از گفتههای دیگران را مصداق این نظر خود ذکر میکردند. پژوهشهای آزمایشگاهی برای سنجش یادگیری تقلیدی به نتایج قاطعی نرسیده است. رفتار تقلیدی را میتوان فراگرفت، و فراگیری با پاداشدادن به مقلد تقویت میشود. خواه انسان و خواه حیوان با مشوقهای مادی یا اجتماعی فرا میگیرند که رفتارهای رهبرانشان را تکرار یا تقلید کنند. رفتار تقلیدی ممکن است ناآگاهانه باشد، مثل پیروی از رفتار کسی در زمینهای خاص، یا بهصورت افراطی درآید مانند اینکه شخص چنان در قالب قهرمان محبوبش فرو رود که نتواند مستقلانه فکر یا عمل کند. نوجوانان و جوانان مستقل با تقلید از طرز لباسپوشیدن، آرایشکردن و سخنگفتن شخصیتهای محبوب میکوشند مانند آنان جلب توجه کنند. تقلید در موسیقی، تمهیدی کنترپوآنی است که در آن یک تِم یا موتیف در بخشهای مختلف آوازی یا سازی تکرار میشود. کاملترین شکل آن کانُن است، که در آن هر یک از صداها دقیقاً با همان نتها و ریتمهای صدای قبلی تکرار میشود. در یک فوگ، سوژه (ملودی اصلی) بهصورت تقلیدی در نظر گرفته میشود، و پس از آن آزادی کنترپوآنی بیشتری در قالب یک اپیزود غیرِتماتیک (پاساژی که گشایشهای سوژه را بههم مرتبط میکند) رخ میدهد. استفاده از ایمیتاسیون در آهنگسازی به شکلگیری اولین پولیفونی بازمیگردد که در حدود ۱۲۰۰م پدید آمد.