تواجد
تَواجُد
(در لغت بهمعنی جُستن و یافتن و اظهار وجدکردن به تکلّف) در اصطلاح عرفا، تظاهر سالک مبتدی به وجد واقعی در مجالس سماع را تواجد گویند. تواجد بر دو گونه است: در گونه اول هیچگونه شور و حال واقعی در دل و جان سالک پدید نمیآید و او صرفاًَ برای خودنمایی این حالات را برخود میبندد، این نوع تواجد امری مذموم است. اما در گونه دوم، سالک واقعاً برای رسیدن به وجد میکوشد و تواجد را صرفاًَ مرحلهای مقدماتی میداند که او را آماده پذیرش وجد میکند و البته تا رسیدن به مرتبه شور و حال واقعی، حالت وجد را از خود بروز نمیدهد و در اظهار آن نمیکوشد. این گونه تواجد امری ممدوح است.