توغ
تُوغ
(یا: طوق؛ واژۀ ترکی بهمعنی عَلَم و بیرق) از نشانههای دستههای عزاداریِ ماهِ محرم و دیگر روزهای سوگواری شیعیان. تیغه یا سرْتوغی بلندزبانه و فولادین، نهاده بر صندوقچۀ ضریحمانندِ کوچکی که بر پایهای چلیپاشکل، چوبی یا فلزی، نصب شده است. بر روی تیغۀ سرومانند، آیات یا دعاهایی نقر کرده یا به زر کوبیدهاند. دو آذینِ دیگر توغ: دو طاووسِ فلزی، نصبشده بر روی دو صندوقچۀ مشبک که خود بر محورِ افقی، در دو سویِ تیغه نصب است و سَردیس فلزیِ دو اژدهای دهانگشوده، نصبشده بر روی دو زایدۀ برآمده از دو سوی بالایِ شکمِ تیغه. برخی توغ را در معنی گردنبند آوردهاند، چه در این معنی هرکه توغی را به گردن کسی آویزد، آن کس را فرمانبردار خود ساخته است. دیرینۀ توغ در معنای جنگیِ آن به دورۀ سلجوقیان بازمیگردد. در دورۀ صفویان توغچی (کسی که توغ را در پیشاپیش سپاه حمل میکند) از مناصب نظامی بود. پیداست که توغ، چونان نمادِ قدرت و شوکتِ نظامی، رفتهرفته به نشانههای مراسم عزاداری بدل شده است. در قدیم محلِ نگهداری توغِ حسینیه یا تکیۀ هر محله یا معتبرترین قهوهخانۀ محل بود. به گروهی که دائماً یا گاهبهگاه در محل نگهداری توغ گرد میآمدند، پاتوغی میگفتند و اصطلاح پاتوق در زبان فارسی برگرفته از همینجاست. در برخی شهرها مراسمی با نامِ توقبندان برگزار میشود؛ بدینترتیب که همۀ تکایایی که توغی دارند، در روزی از روزهای محرم توغ خود را زنجیرزنان و سینهزنان به تکیه یا مسجد محلهای از پیش تعیینشده میبرند. توغ در معنای مذهبی آن، نمادی از ابوالفضل (ع) است.