توماس آکوئیناس قدیس
توماس آکوئیناس قِدّیس (۱۲۲۵ـ۱۲۷۴م)(St Thomas Aquinas)
توماس آکوییناس قدیس Aquinas St Thomas | |
---|---|
زادروز |
قلعه روکاسکا ۱۲۲۵م |
درگذشت | ۱۲۷۴م |
ملیت | ایتالیایی |
تحصیلات و محل تحصیل | دانشگاه ناپل |
شغل و تخصص اصلی | فیلسوف |
شغل و تخصص های دیگر | روحانی مسیحی |
مکتب | مدرسی |
آثار | علیه خطاهای کفار (۱۲۵۹-۱۲۶۴)؛ جامع الهیات (۱۲۶۵م) |
گروه مقاله | فلسفه، منطق، کلام |
خویشاوندان سرشناس | کنت آکویینو (پدر) |
فیلسوف و متأله ایتالیایی، بزرگترین چهرۀ مکتب مدرسی[۱]. راهبی دومینیکی بود که به «عالم ملکوتی[۲]» شهرت داشت. در ۱۸۷۹ آثار او را شالودۀ الهیات کاتولیکی شمردند. در کتاب علیه خطاهای کفار[۳] (۱۲۵۹ـ۱۲۶۴) به سود سازگاری عقل و ایمان استدلال میکند. آکوئیناس فلسفۀ ارسطو را در قالب تعالیم مسیحیت تشریح کرد. در ۱۳۲۳م نامش در زمرۀ قدیسان نوشته شد. کتاب ناتمامش با عنوان جامع الهیات[۴]، که نگارش آن در ۱۲۶۵م آغاز شد، به مسائلی همچون ذات خدا، اخلاق، و کار مسیح میپردازد. آثار او تبلور نوعی جهاننگری است که تا نیمۀ قرن ۱۷ در دانشگاهها و حوزهها تعلیم داده میشد و مشتمل بر اندیشههای علمیِ مبتنی بر تفکر ارسطو است. فلسفۀ آکوئیناس توماسگرایی (تومیسم)[۵] نامیده میشود. توماس در قلعۀ روکاسکا[۶] بهدنیا آمد که ملک پدرش کنتِ آکوئینو بود و در قلمرو ناپل قرار داشت. توماس در دانشگاه ناپل به تحصیل پرداخت و در آنجا بود که تحت تأثیر فرقۀ راهبان سائل دومینیکی قرار گرفت و، بهرغم مخالفت خانوادهاش، در ۱۲۴۴م به جرگۀ آنان وارد شد. سپس در کلن[۷] و پاریس در حلقۀ شاگردی فیلسوف مدرسی آلمانی، آلبرتوس ماگنوس[۸]، درآمد و در ۱۲۵۶ـ۱۲۷۲م در پاریس بهتدریس پرداخت. آکوئیناس با مطالعه و بررسی ترجمههای تازۀ آثار ارسطو به لاتینی به قلم همقطار دومینیکیاش، ویلیام موربکهای[۹] (۱۲۱۵ـ۱۲۸۶)، فلسفهای سنجیده بهوجود آورد که غالباً نوعی ارسطوگرایی مسیحی توصیف میشود. او از آثار اوگوستین قدیس[۱۰]، ابن سینا، ابن رشد و نوافلاطونیان نیز بهره گرفت. آکوئیناس در بحث وجود، ماهیت یک چیز را با وجودش در تقابل قرار میدهد، هرچند این دو در خدا بر یکدیگر انطباق مییابند. بنابر استدلال او، نفس، نامیراست اما نمیتواند همیشه فاقد بدن باشد؛ از اینرو، معاد جسمانی لازم میآید. آکوئیناس پنج طریق استدلال در اثبات وجود خدا عرضه کرد. نظریۀ معنای او بر تشبیه استوار است؛ مثلاً اصطلاح «حکمت الهی[۱۱]» با تشبّه به حکمت بشری فهمیده میشود. آکوئیناس مدافع بزرگ رویکرد فرقۀ دومینیکی در مناقشات دو دهۀ ۱۲۴۰ و ۱۲۵۰ میان دانشگاه پاریس و فرقههای سائلان بود و پاپ اوربانوس چهارم[۱۲] و کلمنس سوم[۱۳] به او ارج بسیار مینهادند و از مشاورت و پندهایش بهره میبردند. بخش اعظم دورۀ آخر زندگیاش به ملاقات با زمامداران و انجام وظایف کشوری گذشت. در ۱۲۷۲ دوباره برای تصدی کرسی استادی به ناپل دعوت شد و دو سال بعد پاپ گرگوریوس دهم[۱۴] او را به شورای عمومی لیون[۱۵] فراخواند. با وجود بیماری، پذیرفت اما در ۷ مارس ۱۲۷۴م در صومعۀ سیسترسیان[۱۶] فوسانوئووا[۱۷] درگذشت.