تپ تپ خمیر
تَپْتَپِ خمیر
(یا: تاپْ تاپِ خمیر) از تنبیهات بسیار رایج در بازیهای گروهی کودکانه. این تنبیه، که اجرایِ آن خود بخشی از بازی است، آیینیترین تنبیه در بازیهای کودکانه است. فردِ سوخته سرِ خود را بر دامانِِ اوستا میگذارد. شاگردان دیگر همگام با ضربِ کفِ دست بر پشتِ او، میخوانند: «تَپ تپِ خمیرـ شیشه پُر پنیرـ پردۀ حصیرـ توتک فطیرـ دَسّ کی بالا؟» فردِ سوخته باید تشخیص دهد که اوستا به چه کسی اشاره کرده که دستِ خود را بالا ببرد. اگر تشخیصاش درست باشد، میرهد؛ اما اگر نتواند نامِ صاحبِ دست بالا رفته را بگوید، اوستا با خواندنِ این قصهگونه مراسم را از نو تکرار میکند: «رفتیم درِ دُکونِ قصابی، دیدیم زنبورا رو لشِ گوسفندا نشستن و همه با هم میگن جیلیزّوویلیزّ، جیلیزّوویلیزّ...».