تیاتر در کرمانشاه
تئاتر در کرمانشاه
همچون هر نقطۀ دیگری در ایران، کرمانشاه نیز دارای پیشینهای نمایشی است که در گذر از چالشهای زمان با تئاتر مدرن (به روش اروپایی) آشنا میشود و این پدیده را نیز در تاروپود عصبی جامعۀ خود میگستراند. وجود بنایی به نام «تکیه معاونالملک» (ساختهشده در سالهای ۱۲۴۰ـ ۱۲۵۰ق) در شهر کرمانشاه، که از اعتبار قابل ملاحظهای برخوردار بوده است، میتواند نشانگر رونق تعزیه بهعنوان یک نمایش ملی ـ مذهبی در اینجا تلقی شود. گزارشهایی از نقالی و نقالها که با ویژگی کشتیگیری (به گویش محلی زوران) پیوند میخورد و نوروزیخوانها، ۲ برادر به نامهای «خرمان» و «نریمان» در لباسهای سفید (نشان زمستان) و سبز (نشان بهار) و گروه مطربها به سرپرستی «علی چینی بندزن» که از اوان مشروطیت فعال بود و گروه «حسین ارباب» که بساط شادمانی در جشنها میگسترانده و «حسین خرازی» که با این گروه همکاری میکرده و در سالهای ۱۶ـ۱۳۱۵ مستقل عمل میکند و گروه «استاد علینقی نوائی» و... همه خبر از شکوفایی نمایش در این خطه میدهد.
تئاتر مدرن اما از سالهای 1313 و 1314ش پس از تأسیس بانک ملی و تشکیل گروهی به نام «تیاترال غرب» برای تبلیغ سیاستهای سپردهگذاری در کرمانشاه پا میگیرد و سپس به همت «میرزا تقیخان»، «هئیت تیاترال ارامنه» دایر میشود که سالن اجتماعات دبیرستان کزازی را تبدیل به یکی از مهمترین مراکز اجرای تئاتر میسازد. بعد از آن «غلامرضا پارسا» به دعوت «رزمآرا» ـ فرمانده فوج منصور در کرمانشاه ـ تئاتر «ناپلئون» را برای تحریک روحیه ارتش به اجرا میگذارد و فعالیت خود را تا سال ۱۳۲۰ پی میگیرد و پس از وقفهای از سال ۱۳۲۳ با اجرای «طبیب اجباری» و با بازی گرفتن از بازیگران زن ارمنی به فعالیت خود ادامه میدهد. «اسماعیل شاکری» با تشکیل گروه تئاتری «یوسف و زلیخا»، در سال ۱۳۲۶ «مشهدی عیاد» را به صحنه میبرد و «قرمزپوش» (نوشته جواد گیتیآرا) را با بازی بازیگرانی چون جواد و مهدی اسودی و خانم فخری اسودی (خوروش) اجرا میکند. فریدون و ایرج ناصری و «غلامحسین ناجی»، «کلوپ هنرپیشگان» را در کرمانشاه دایر میکنند و «کوروش و آرتا» و «دوشیزۀ بتپرست» را به اجرا درمیآورند. «محسن علوی» در دبیرستان شاهپور با تشکیل گروه تئاتر دانشآموزی، «اتللو» و «تاجر ونیزی» و «آتوسا و بهرام» را به صحنه میبرد. در این میان چهرههای سرشناس تئاتر تهران با سفر به کرمانشاه برای آنان تئاتر اجرا میکند. از آن جمله: «حسین خیرخواه» با نمایش آمیرزا کاالدین (تاروتوف)، «خسیس»، «دختر شکلات فروش» و «عشاق هرزه»؛ «عبدالحسین نوشین» به همراه «گرجی» و «جلیلوند» با نمایش «۳ یار دبستانی» و «یوسف و زلیخا»؛ «مصطفی اسکویی» با نمایش «علی بابا و ۴۰دزد»؛ «تقی کهنمویی» با نمایش «عاشق گنج». با تأسیس وزارت فرهنگ و هنر بهجای اداره معارف در سال ۱۳۳۳ محدودیتهایی بر فعالیت تئاتری پیش میآید تا آن که در سال ۱۳۴۲ با تشکیل کلاس آموزشی توسط بهرام بیضایی از سوی آن وزارتخانه، کوششها از سرگرفته میشود. در سال ۱۳۴۹ «آتش تقیپور» بهعنوان نخستین کارشناس فرهنگ و هنر، و در سال ۱۳۵۳ «علی حاج علی عسگری» دومین کارشناس به کرمانشاه فرستاده میشوند و فعالیتهای گستردۀ تئاتری شکل میگیرد.