بیضایی، بهرام
بهرام بیضایی (تهران 5 دی ۱۳۱۷ - کالیفرنیا 5 دی 1404ش) Bahram Beyzai
| بهرام بیضایی Bahram Beyzai | |
|---|---|
| زادروز |
تهران 5 دی ۱۳۱۷ش |
| درگذشت | کالیفرنیا 5 دی 1404ش |
| محل زندگی | امریکا |
| ملیت | ایرانی |
| شغل و تخصص اصلی | نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و کارگردان سینما و تئاتر |
| آثار | رگبار (1351)؛ غریبه و مه (1352)؛ کلاغ (1356)؛ چریکۀ تارا (1356)؛ مرگ یزدگرد (1361)؛ باشو، غریبهی کوچک (1364)؛ شاید وقتی دیگر (1366)؛ مسافران (1370)؛ سگکُشی (1379)؛ وقتی همه خوابیم (1387) |
| گروه مقاله | تئاتر |
| خویشاوندان سرشناس | میرزا نعمتالله بیضایی (پدر)؛ ادیب بیضایی (عمو)؛ مژده شمسایی (همسر) |


نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس، و کارگردان ایرانی تئاتر و سینما. دلبستگیهای او در مجموعۀ آثارش (نمایشنامه، فیلم و فیلمنامه)، عبارتند از مسألۀ هویت گمشده، بازیابی اسطورهها، حضور اشباح، جاذبههای بصری، بازخوانی تاریخ، و گرفتاریهای اجتماعی و روانی زن در همۀ دورههای تاریخی. بیضایی تصویری از تاریخ کهن و معاصر ارائه میدهد که در آن جهل، خرافات، تناقضها، و تعارضهای تاریخی همواره در شکلهای جدیدتر تکرار میشوند، و برخی از آنها ابعاد تشدیدیافتهتری به خود میگیرند. از این نظر همۀ آثارش، حتی آنها که شکل و ساختاری معاصر و شهری دارند، با هدف بازشناسی نمونههای کهن تاریخی نوشته، ساخته، و پرداخته شدهاند، و اصطلاح تاریخی ـ نمادین برازندۀ آنهاست. بیضایی از زمان تحصیلش، نمایشنامه مینوشت و تحقیق میکرد. در نمایشنامهها، فیلمنامهها، و فیلمهایش همۀ تجربهها و دلبستگیهایش را دربارۀ شیوۀ روایت حال و گذشتۀ تاریخی انسان به نمایش گذاشته است، همچون عموسیبیلو (۱۳۴۹)، رگبار (۱۳۵۰)، غریبه و مه (۱۳۵۲)، کلاغ (۱۳۵۵)، چریکۀ تارا (۱۳۵۷)، شاید وقتی دیگر (۱۳۶۶)، مسافران (۱۳۶۹)، سگکشی (۱۳۷۹) و وقتی همه خوابیم (۱۳۸۷). بیضایی به همان اندازه که در تکوین سنت نمایشنامهنویسی و همچنین تئاتر نوین ایران از مهمترین و اثرگذارترین افراد است، به همان اندازه هم در سینما مؤلف و حائز اهمیت است.
از آنجا که شخصیت محوری همۀ فیلمهای بلند بیضایی زنان بودهاند و با توجه به رویکرد محدود او در انتخاب بازیگران زن اصلی فیلمهایش، کل دوران فیلمسازی او را به سه دوره میتوان بخشبندی کرد: دورۀ اول که دورۀ تجربهاندوزی او بوده نقش اصلی و محوری سه فیلم نخست او را پروانه معصومی بازی کرده؛ دورۀ دوم که زمان بروز و ظهور همۀ اندوختۀ بیضایی از سنت نمایش ایرانی، اسطوره، آیینها، افسانه، نمادشناسی، تاریخ، و هنر سینماست نقش شخصیتهای پیچیدۀ چهار فیلم بعدی او را سوسن تسلیمی که بازیگری برآمده از تئاتر بود بازی کرده که به اعتبار همین تعداد فیلم هم هنوز به عنوان بهترین بازیگر زن تاریخ سینمای ایران شناخته میشود؛ و دورۀ سوم که این نقش در آثار متأخر او (که از حیث شگردهای سینمایی پرداختهترند) به بازیگری تئاتری دیگری به نام مژده شمسایی سپرده شده است.
پدر بیضایی، میرزا نعمتالله بیضایی و عموی بزرگش میرزا علیمحمّد ادیب بیضایی از شاعران طراز اول اواخر دورۀ قاجار و دورۀ پهلوی بودند. جز این، خاندانش از چند نسل پیش از او از تعزیهگردانان و ادبای برجستۀ ساکن آران کاشان بودهاند و همین ریشه باعث انس یافتن وی از کودکی با ادبیات و نمایش شد. بیضایی پس از رها کردن تحصیل ادبیات در دانشگاه تهران، به پژوهش در زمینۀ تعزیه و ریشههای نمایش در ایران پرداخت که حاصلش شد کتاب نمایش در ایران که معتبرترین پژوهش دربارهٔ نمایشِ سنّتی ایرانی است. نوشتن نقد و پژوهش و مطالب پراکنده دربارهٔ نمایش و سینما و موسیقی فیلم را از همین دورۀ ترک تحصیل (از سال 1338ش) در نشریات علم و زندگی، هنر و سینما، آرش، کیهان ماه، مجلهٔ موزیک ایران و مجلۀ موسیقی آغاز کرد. از آغاز دهۀ 1340 به صورت جدی به نوشتن نمایشنامه پرداخت و در میانۀ همین دهه با اجرای چندین نمایشنامهاش، در کنار اکبر رادی، غلامحسین ساعدی، بهمن فرسی و معدودی دیگر، به عنوان یکی از ارجمندترین و شاخصترین نمایشنامهنویسان نوگرای ایرانی شناخته شد که سنت نمایش فارسی را به تئاتر نو پیوند زدند. در سال 1349 فیلم کوتاه عموسبیلو و سال بعد اولین فیلم بلندش (رگبار) را ساخت. در مجموع از آغاز کار وی تاکنون 14 نمایشنامۀ او توسط خودش بر روی صحنه برده شده است، 10 فیلم بلند را نوشته و کارگردانی کرده، برخی نمایشنامههایش توسط افراد مختلف به روی صحنه برده شده، فیلمنامهای از او توسط شهرام اسدی کارگردانی شده (روز واقعه) و دو فیلمنامهاش توسط مسعود کیمیایی (فیلم سینمایی خط قرمز) و رفیع پیتز (فیلم فصل پنجم) در آثار سینماییشان اقتباس شده است. بیشتر از این کارهای ساخته و اجرا شده، فیلمنامه و نمایشنامه در کارنامۀ اوست که مجوز اجرا و ساخت نگرفتهاند یا در صورت صدور مجوز منعی برایش ایجاد کردهاند.
بیضایی پس از اقامتی کوتاه در اروپا، از نیمۀ دوم سال 1389ش به دعوت بخش ایرانشناسی دانشکدهٔ انسانیّات و علومِ دانشگاه استنفورد، به امریکا رفت و در بخش مطالعات ایرانی این دانشگاه مشغول تدریس و تحقیق شد. او از سال ۱۳۹۱ش تا واپسین روزهای حیاتش نمایشهایی را در آمریکا به کمک همسرش، مژده شمسایی، به روی صحنه برد.
از بهرام بیضایی تاکنون بالغ بر 65 کتاب (شامل نمایشنامه، فیلمنامه، داستان، پژوهش، مجموعۀ مقالات و گفتوگوها) در ایران و خارج از ایران منتشر شده است. وی علاوه بر نگارش فیلمنامۀ آثارش، تدوین همۀ آنها را نیز (جز فیلم رگبار) خود انجام داده است.
برخی از جوایز
- جایزهٔ ویژهٔ هیأتِ داوران جشنوارهٔ جهانیِ فیلمِ تهران برای فیلم رگبار (1351ش)
- جایزۀ بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم از جشنوارهٔ سینماییِ سپاس برای فیلم رگبار (1352ش)
- جایزهٔ ویژهٔ هیأتِ داوران سیزدهمین دورۀ جشنوارهٔ فیلم فجر برای فیلم مسافران (1373ش)
- جوایز بهترین فیلمنامه و فیلم منتخب تماشاگران از نوزدهمین دورۀ جشنوارهٔ فیلم فجر برای فیلم سگکشی (1379ش)
فهرست آثار بلند سینمایی
- رگبار (1351)
- غریبه و مه (1352)
- کلاغ (1356)
- چریکۀ تارا (1356)
- مرگ یزدگرد (1361)
- باشو، غریبۀ کوچک (1364)
- شاید وقتی دیگر (1366)
- مسافران (1370)
- سگکُشی (1379)
- وقتی همه خوابیم (1387)
گزیدۀ کتابشناسی[۱]
- نمایش در ژاپن (پژوهش - 1343ش)
- نمایش در ایران (پژوهش - 1344ش)
- پهلوان اکبر میمیرد (نمایشنامه - 1344ش)
- سلطان مار (نمایشنامه - 1345ش)
- هشتمین سفر سندباد (نمایشنامه - 1350ش)
- مرگ یزدگرد (فیلمنامه - 1359ش)
- روز واقعه (فیلمنامه - 1363ش)
- شب سمور (نمایشنامه - 1366ش)
- طومار شیخ شیرزن (فیلمنامه - 1368ش)
- مجلس قربانی سِنِّمار (نمایشنامه - 1380ش)
- مجلس ضربت زدن (نمایشنامه - 1381ش)
- شب هزارویکم (نمایشنامه - 1382ش)
- سهرابکشی (نمایشنامه - 1386ش)
- هِزاراَفسان کجاست؟ (پژوهش - 1391ش)
- مجلس شبیه؛ در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رُخشید فرزین (نمایشنامه - 1402ش)
- داش آکُل به گُفتهی مرجان (نمایشنامه - 1404ش)
- ↑ تاریخها نشاندهندۀ یکی از چاپهای کتابهاست. برخی از کتابها در سالهای پیش از این تاریخها در نشریات یا به صورت محدود منتشر شدهاند. عمدۀ نمایشنامهها در سالهای پیش از چاپ توسط نویسنده یا کارگردانان دیگر به نمایش درآمدهاند، برخی نیز پس از اجرا چاپ شدهاند.