جاهلیت جدید
جاهلیّت جدید
توصیف تعمیمیافتۀ جوامع کنونی که شماری از نظریهپردازان اسلامگرا بیان کردهاند. اصطلاح «جاهلیت» در ادبیات اسلامی به دورهای گفته میشود که منتهی به ظهور اسلام شد و در آن دوره، عربها بیشترین فاصلۀ فرهنگی را از ارزشهای انسانی و زندگی انسانی داشتهاند. اما در نیمه دوم قرن ۲۰، شماری از اسلامگرایان این اصطلاح را از چارچوب زمانی و تاریخی خود بیرون کشیده و به تمدن جدید برآمده از ارزشهای غربی اطلاق کردهاند. آنان معتقدند غرب از الگوهای اخلاقی عالی و ارزشهای انسانی دور شده و رو به جاهلیت مادی منافی با آموزههای پیامبران آورده و این مادیتگرایی موجب ویرانی طبیعت، اضطراب اجتماعی، بحران اقتصادی، نزاع سیاسی، و ورشکستگی روحی شده است. از اینرو، شماری از اسلامگرایان، تمام جوامع کنونی موجود را در زمین جوامع جاهلی میدانند و وظیفۀ نجات بشریت را بر دوش خود احساس میکنند. گام نخست آنان بیرون بردن خود از این جاهلیت است و در محدودۀ سیاسی، انکار و ازبینبردن هر نظام سیاسی ناهماهنگ با شریعت اسلام، لازمه نجات بشریت است؛ زیرا چنین نظامی نه تنها به شریعت اسلام که در حقیقت به مقام الوهیت، بیحرمتی میکند. نظریۀ جاهلیت را در اندیشههای مودودی، سید قطب، حسن البنا، سیدهادی مدرسی و ندوی میتوان پیگیری کرد.