جذب
جَذب (absorption)
در فیزیک، گرفتن مادّه یا انرژی از مادهای دیگر. از آن جمله است جذب مایع با جامد، مثلاً جذب جوهر با خشککن یا جذب گاز با مایع، مثلاً جذب آمونیاک با آب. در فیزیک، جذب انتخابی پدیدهای است که از طریق آن مادّه انرژی حاصل از پرتوی با طول موج خاص را در خود نگه میدارد، مثلاً یک تکه شیشۀ آبیرنگ همۀ امواج طیف نور مریی، جز طولموجهای رنگ آبی، را به خود جذب میکند. به اُفت نسبی انرژی حاصل از نور و سایر امواج برقمغناطیسی[۱] که از خلال یک محیط میگذرند، نیز جذب میگویند. در فیزیک هستهای، جذب به گرفتن نوترونهای حاصل از شکستن هستۀ اتمها در یک رآکتور با عناصر دیگری مثل بور[۲] گفته میشود. وقتی که مایعی جذب مادّهای مانند کاغذ خشککن میشود، عمل به خاصیت مویینگی[۳] بستگی دارد. گیاهان با نیروی اسمز میتوانند مواد مایع را از طریق تارهای کِشَندۀ ریشه به بافتهای خود برسانند. در فرآیند گوارش، رودهها ترکیبهای ضروری بدن را جذب میکنند.
جذب گازها در مایعات. قابلیت حل گازهای گوناگون در آب بسیار متفاوت است. حجم مشخصی از آب در صفر درجۀ سانتیگراد و فشار جّو فقط ۰.۰۲ آن حجم از نیتروژن را جذب میکند، در حالیکه آمونیاک در همان دما و فشار به میزانی معادل ۱.۰۵۰ آن حجم تا همان حجم در آب حل میشود. تودۀ جذبشده متناسب با میزان فشار افزایش مییابد (قانون هنری[۴])، ولی به موازات افزایش دما، اگر نه با تناسب دقیق، کاهش مییابد.
جذب گازها در جامدات. برخی از جامدات نیز خاصیت جذب گازها را دارند که بهترین نمونۀ شناختهشدۀ آنها زغال است. زغال میتواند مقادیر فراوانی آمونیاک، کلر، فوسژن، و سایر گازها را جذب کند. به همین سبب، زغال بوبَر[۵] مؤثری است. این ماده پس از گرمکردن در بخار بسیار گرم و به جذبکنندۀ به مراتب مؤثرتری بدل میشود. در این حالت میگویند زغال فعال شده است. زغال فعال در ماسکهای گاز بهکار میرود. پلاتین سیاه (پلاتین بسیار ریزشده) اگر با مخلوطی از هیدروژن و اکسیژن احاطه شود، بیشتر گازها را جذب میکند.
جذب نور و گرما. انرژی امواج برقمغناطیسی، مثلاً پرتو نور و گرما، بهشکل مقادیر مجزایی معروف به کوانتوم[۶] جذب میشود و میزان کافی از کوانتومها ممکن است با جذب در موادّی معین امکان واکنشهای فتوشیمیایی[۷] را فراهم آورد. بخشی از پرتو، علاوهبر جذب، ممکن است با آشفتگی در جهتی انتقال یابد و بخشی از آن نیز منعکس شود. مادّهای خاص ممکن است پرتوهایی با بسامد[۸] یا طول موجهای معین را جذب کند و امکان دهد بقیۀ امواج انتقال یابند یا منعکس شوند. امواجی با طول موج بلند، ازجمله امواج رادیویی، ممکن است با جذب بسیار کم از موانع کدر عبور کنند. امواج کوتاهتر گرمایی بهآسانی جذب مواد کدری چون دودۀ نرم[۹] (سیاهدوده) میشوند. طولموجهای گوناگونی که با رنگهای متفاوت مطابقت دارند، بهشکلهای گوناگون تحت تأثیر مواد متفاوت قرار میگیرند و در نتیجه، مشاهدۀ رنگی که براثرِ نورِ انتقال یافته است ممکن میشود. جذب و گسیل[۱۰] پرتو برقمغناطیسی اساس روشهای طیفنمایی[۱۱] است. این روشها اطلاعاتی دربارۀ هندسه و ساختار الکترونی مولکولها فراهم میآورند. مولکولها ترازهای انرژی برقی، ارتعاشی، و دَوَرانی متمایزی دارند و میتوانند پرتو برقمغناطیسی را جذب کنند. جذب کوانتیده[۱۲] است، یعنی فقط میزان معینی انرژی میتواند مولکول را به تراز انرژی بعدی بالا ببرد. به این ترتیب، تولید نوعی طیف جذبی که نشان دهد کدام طول موجها جذب شدهاند، امکانپذیر است. از آنجا که مولکولهای متفاوت و بخشهای متفاوت مولکولها شرایط طول موجی متفاوتی دارند، تعیین طیف جذبی وسیلهای تحلیلی بهدست میدهد.