جذبه
جَذبه
(در لغت بهمعنی کشش) در اصطلاح عرفان، کِشش غیبی بنده بهسوی خدا، با عنایت الهی و بدون کوشش و تحمّل دشواریهای طی منازل. عرفا راهروان طریق عرفان را در ارتباط با جذبۀ الهی به چهار دسته تقسیم کردهاند: سالک، مجذوب، سالکِ مجذوب، مجذوبِ سالک. سالک، کسی است که در سلوک خود، مستقیماً جذبهای از جذبات الهی را تجربه نکند. مجذوب کسی است که جذبۀ الهی به او دست دهد، اما هنوز در وادی سلوک گام ننهاده و بدینترتیب به موانع و مشکلات سیر و سلوک واقف نشده است. سالکِ مجذوب، که محبوب محب نیز خوانده میشود، کسی است که پس از مجاهده و پیمودن منزل به منزلِ راه و آزمودن خطرها، جذبۀ حق برایش رخ دهد و صلاحیت ارشاد یابد. سیر او را سیر مُحبّی گویند. مجذوب سالک، کسی است که براثر جذبۀ الهی، قدم در سلوک نهاده و معرفت مراحل و مراتب را کسب کرده است. ابراهیم ادهم را نخستین کس از مجذوبان در تاریخ تصوّف میدانند.