جمهوری
جمهوری
در اصطلاح سیاسی، حکومت دموکراتیک یا غیر دموکراتیکی که زمامدار آن با رأی مستقیم یا غیرمستقیم مردم انتخاب شود و توارث در آن دخالتی نداشته باشد و نیز برحسب مورد مدت زمامداری محدود باشد. جمهوری در مفهوم تاریخی و وسیع آن، حکومتی است که قدرت و حق حاکمیت آن ناشی از میل و ارادۀ کسانی است که آن را انتخاب کردهاند. جمهوری اغلب به رژیم دموکراتیک پارلمانی گفته میشود، هرچند که در برخی از کشورها با وجود داشتن رژیم جمهوری، دموکراسی پارلمانی رعایت نمیشود. جمهوری میتواند از نوع نژادهسالاری، جرگهسالاری یا مردمسالاری باشد. قدیمیترین جمهوریها، یعنی جمهوری یونان و جمهوری روم، مانند جمهوریهای ونیز، فلورانس، جنووا و دیگر شهرهای ایتالیا در قرون وسطا عمدتاً دولتشهرهایی نژادهسالار بودند و حکومت در دست برگزیدگان طبقۀ اعیان و اشراف بود. در جمهوریهای کنونی حق حاکمیت با منتخبان مردم است و قدرت آنها از ارادۀ عموم (رأیدهندگان) نشأت میگیرد. امروزه جمهوری به حکومت کشوری دارای دموکراسی و یا دیکتاتوری غیرسلطنتی نیز اطلاق میشود. جمهوری به خودی خود معرف دموکراسی نیست، بلکه سیستمهای محدودکنندۀ قدرت رئیسجمهور، مانند احزاب و پارلمان، نیز نقش مهمی در نظام یک کشور ایفا میکنند. اگرچه هماکنون اغلب کشورهای اسلامی عنوان جمهوری به خود دادهاند، اما میزان انطباق این عنوان با واقعیت رژیم حکومتی آنها متفاوت است. اصطلاح جمهوریت را ترکهای عثمانی، برگرفته از واژۀ عربی جمهور بهمعنی عامۀ مردم، در اواخر قرن ۱۸ به کار بردند و نخستینبار به اولین جمهوری فرانسه و جمهوریهای تأسیسشده به تقلید از جمهوری فرانسه اطلاق شد. سپس این اصطلاح در میان اعراب و نیز در ایران و هند رواج یافت. اساساً نخستین وظیفۀ جمهوریها فراهمکردن حداقل معاش (مانند غذا، کار، مسکن و بهداشت) برای مردم و آگاهکردن و تربیت آنان است، اما گاه دیده میشود که در برخی جمهوریها زمامداران از غفلت عامۀ مردم که خود حاکمان واقعی این نوع حکومتاند، سوءاستفاده کرده و با حاکمکردن ارادۀ خویش، اساس دموکراسی را متزلزل میکنند. جمهوریهای جدید را میتوان به چند شکل عمده تقسیمبندی کرد: ۱. جمهوریهای دموکراتیک نوع غربی، که در اصل از درون قالب دموکراسی و ارادۀ عمومی پدید آمدهاند و زادۀ انقلابهای آزادیخواهانۀ قرنهای ۱۸ و ۱۹ در اروپا هستند. در این نوع جمهوریها زمامدار از طریق انتخابات عمومی برگزیده میشود و احزاب و پارلمان نقش بسزایی دارند؛ ۲. جمهوریهای دموکراتیک تودهای، که پس از ظهور انقلابهای کمونیستی در اروپای شرقی، آسیا و دیگر نقاط جهان تکوین یافتند. این کشورها حاکمیت را ناشی از دیکتاتوری پرولتاریا میدانند؛ ۳. جمهوریهای دیکتاتورمَنشانه، که ارادۀ عمومی دخالتی در مملکتداری ندارد و قدرت منحصراً در دست زمامدار است. در این نوع جمهوریها که میتوان نمونههای امریکای لاتینی آن را مثال زد، اصل تفکیک قوا رعایت نمیشود، رئیسجمهور اغلب با کودتای نظامی و زدوبندهای سیاسی بر سر کار میآید و قدرتی نامحدود مییابد، انتخابات فرمایشی است، مجلس یا پارلمان آلت دست رژیم حاکم است، و رؤسای جمهور گاه تا پایان عمر زمام کشور را در دست دارند. انواع دیگری از جمهوری های متداول عبارتاند از ۱. جمهوری اشرافی، که در آن تصدی مقامات عالیه به اشراف اختصاص دارد، و در غیر این صورت جمهوری دموکراتیک یا جمهوری ملی خوانده میشود؛ ۲. جمهوری باواسطه، که در آن ملت توسط نمایندگان خود حق حاکمیتشان را اعمال میکنند؛ ۳. جمهوری بیواسطه، که در آن مردم بدون نمایندگان حق حاکمیت خود را طلب میکنند؛ ۴. جمهوری سلطنتی، که در آن پس از درگذشت رئیسجمهور، مقام ریاست جمهوری مانند رژیمهای سلطنتی به فرزند وی میرسد. نخستین جمهوری به مفهوم جدید در ایالات متحده در ۱۷۸۹ تشکیل شد. در تاریخ فرانسه، از دوران انقلاب کبیر و سقوط سلطنت لوئی شانزدهم تاکنون پنج جمهوری تشکیل شده است (از ۱۷۹۲ تا ۱۸۰۴؛ از ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۱؛ از ۱۸۷۰ تا ۱۹۴۰؛ از ۱۹۴۴ تا۱۹۴۸؛ از ۱۹۵۸ تاکنون). مکزیک (از ۱۸۲۴ تا ۱۸۶۳ و از ۱۸۶۷ تاکنون)، اسپانیا (از ۱۸۷۳ تا ۱۸۷۴ و از ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۷)، پرتغال (از ۱۹۹۰)، چین (از ۱۹۱۲)، لهستان (از ۱۹۱۶)، آلمان (از ۱۹۱۸)، ترکیه (از ۱۹۲۳)، لبنان (از ۱۹۲۶)، سوریه (از ۱۹۳۰)، ایتالیا (از ۱۹۴۵)، اندونزی (از ۱۹۴۵)، مصر (از ۱۹۵۳)، پاکستان (از ۱۹۵۳)، سودان (از ۱۹۵۶)، عراق (از ۱۹۵۸)، تونس (از ۱۹۵۹)، و ایران (از ۱۹۷۹/۱۳۵۷ش) جمهوری بودهاند. سانمارینو و آندورا کوچکترین جمهوریهای جهاناند. آلمان، سوئیس و ایالات متحده امریکا جمهوریهایی فدرالیاند. همچنین، برخی مستعمرات سابق انگلستان، ازجمله هندوستان، غنا، نیجریه و زامبیا، از زمان دستیابی به استقلال نظام جمهوری را اختیار کردهاند، اگرچه همچنان عضو جامعۀ مشترکالمنافع انگلستان باقی ماندهاند.