جمهوری (کتاب)
جُمهوری (کتاب)
بزرگترین محاورۀ افلاطون، دربردارندۀ آرای او در باب سیاست و عدالت، به زبان یونانی، نوشتهشده در میان ۳۸۹ تا ۳۶۹پم. در این محاوره نیز سقراط شخصیت اصلی است. سقراط گفتوگویی را که با کفالوس و دوستان او داشته برای شخصی ناشناس روایت میکند. نخستین مسئلهای که در باب آن بحث میشود، مسئلۀ عدالت است. درپی این بحث، بحث دولت آرمانی طرح میشود. دولت آرمانی افلاطون، که آن را دانا و توانا و خردمند و عادل میداند، خرد را در اعتدلال میجوید و در اینجاست که افلاطون تعریف خود را از عدالت نیز بیان میکند؛ عدالت از نظر افلاطون همانا در جای خود قرارداشتن همه چیز است بدانسان که هر کس وظیفۀ خود را به انجام رساند. افلاطون بر آن است که در دولت آرمانی، یا فیلسوفان حکومت میکنند، یا شاهان فیلسوفاند. در اینجا بحثی عمدتاً فلسفی شکل میگیرد؛ فیلسوف کیست؟ به باور افلاطون، فیلسوف کسی است که دانش را بر گمان ارجح میداند. در جامعهای که فلاسفه حکومت آن را برعهده دارند، تربیت مرحلهبهمرحله انجام میشود. از مهمترین مباحثی که در جمهوری مطرح میشود، نظریۀ مُثُل است. این سخن معروف افلاطون که باید شاعران را از مدینۀ فاضله بیرون کرد، در جمهوری طرح شده است. جمهوری نقطۀ اوج و بلوغ فلسفی افلاطون است. او میکوشد در این مرحلۀ فکری، بنیادی فلسفی و مابعدطبیعی برای سیاست پی افکند. جمهوری، بهرغم آنکه از آثار دورۀ پیری او بهشمار میرود، هنوز و همچنان دارای چنان شور و هیجانی است که در آثار جدلیتر دورۀ جوانی افلاطون بهچشم میخورد.