جوراب
جوراب
پوشش پا از نوک انگشتان تا ساق پا. جوراب در دورۀ مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان ساقپیچهایی بود که ساق پا را میپوشاند و انتهای شلوار را نیز نگه میداشت. اعیان و اشراف دورۀ عباسیان جورابهایی از پشم، ابریشم یا چرم به پا میکردند و آن را «موزج» مینامیدند. گاه مردم عادی هم موزج به پا میکردند. مردان و زنان در دورههای طاهریان، صفاریان و سامانیان جورابهای ساقبلند و ساقکوتاه میپوشیدند. جوراب زنان اغلب از ابریشم بود. در این دورهها در طوس و در دورۀ آل بویه در قزوین جورابهای عالی تهیه میشد. بهنوشتۀ شاردن، ایرانیان در دورۀ صفویه جوراب را از پارچهای پشمی مانندِ کیسهای بلند و باریک و بدون جا پاشنه و کفی پا، درست میکردند که تا زیر زانو بالا میآمد و در آنجا گره میخورد و در محل پاشنه تکه چرمی میدوختند تا جوراب براثر تماس با کفش پاره نشود. چاقچور، که به جوراب متصل میشد، نوعی جوراب ساقهبلند گشاد بود که در این دوره و دورۀ بعد رایج شد. به اعتقاد فیگوئروا جوراب ایرانیان با گیوه یک تکه است و مانند جورابشلواری تنگ و بلند است تا بههنگام سواری و پیادهرفتن مزاحمت ایجاد نکند. جوراب زنان دورۀ صفویه ساقهبلند، ماهوتی رنگ و گاه از مخمل و زربفت بود. در این دوره در اصفهان جورابدوزخانههایی بود که جوراب مورد نیاز درباریان را تهیه میکرد. برخی جورابها از پارچههای نخی و ظریف انگلیسی دوخته میشد. البته ناگفته نماند که در بیشتر موارد پاها لُخت و بدون جوراب بود. در دورۀ قاجار مردان جورابهای کوتاه پشمی یا ابریشمی لطیفی میپوشیدند، که با عباراتْ خطاطی، یا با انواع گلها تزئین میشد. زنان در دورۀ اول قاجار در زمستان جورابی سفید و دستبافت به سبک جدید به پا میکردند و در تابستان در اندرونی پابرهنه بودند. در دورۀ دوم قاجار، روی شلوار تنگ و چسبانی که رایج بود جوراب سفید پوشیده میشد. در دورۀ پهلوی جورابهای غربی مُد شد و جای ساقپیچها را گرفت، اما کماکان ساقپیچها در شهرهای مختلف ایران بهکار میرفت.