حلاجی

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

حلّاجی

حلّاجي
حلّاجي

(حلّاج در لغت به‌معنی پنبه‌زن) از مشاغل سنتی، زدن پنبه و جداکردن خس و خاشاک و خرده‌چوب و ریزه‌پوشال‌ها از آن، برای تهیۀ لحاف و تُشک و پُشتی و بالش و متکّا. حلّاجی در ایران دیرینه‌ای بس کهن دارد. در سال‌های نزدیک پیشۀ حلّاجی، به‌ویژه در تهران، عمدتاً در اختیار اهالی مازندران بود که در کاشتن پنبه نیز بیشترین محصولات پنبۀ ایران را داشتند. ابزار کار حلّاجان عبارت بود از کمانی شبیه ویولن‌سِل، با سیمی زه‌مانند ساخته‌شده از رودۀ گوسفند و مضرابی گوشت‌کوب‌مانند. حلّاج کنار تودۀ پنبه می‌نشست و کمان به دستی و مضراب به دستی دیگر می‌گرفت، با هربار نزدیک‌کردن سیم کمان به تودۀ پنبه ضربه‌ای با مضراب بر سیم می‌کوفت که سبب رشتن پنبه و جدایی پوشال‌ها از پنبه می‌شد. در باورهای خرافی، نوعی خواص جادویی برای حلّاجی، به‌ویژه برای بخت‌گُشایی، روایت شده است؛ چنان‌که زنان بر این باورند که عبور دختر شوی‌نکرده از میان سیم کمان سبب گشوده‌شدن بخت او می‌شود.