حماسه
حماسه
در لغت بهمعنای شجاعت و دلیری است و در اصطلاح به شعری داستانی اطلاق میشود که حوادث قهرمانی با رنگ و بوی ملّی و قومی در آن جریان دارد. از ویژگیهای داستانهای حماسی وجود شخصیتها و قهرمانان ملّی است که تجسّم آرمانها و آرزوهای یک ملّت هستند و شخصیت مادی و معنوی ممتازی دارند. قهرمانان حماسه دست به کارهای خارقالعادهای میزنند. وجود حوادث خارقالعاده و موجودات افسانهای نیز از مشخصات داستانهای حماسی است. عقاید دینی و فرهنگ مردمانی که داستانهای حماسی در بین آنها شکل میگیرد به توجیه و حقیقتنمایی این حوادث و شخصیتهای خارقالعاده کمک میکند. داستانهای حماسی اگرچه داستانهایی واقعی نیستند ولی در بستری از واقعیت شکل یافتهاند و بهمنزلۀ تاریخ تخیلی یک ملّت هستند و ظاهراً از بعضی وقایع خارجی نشأت گرفتهاند. در این گونه داستانها روح ملّیگرایی و وطنپرستی بسیار چشمگیر است. مأخذ داستانهای حماسی داستانهای شفاهی است که در طول تاریخ در بین نسلهای یک ملّت سینهبهسینه نقل شده و بهصورت شفاهی و گاه کتبی مدوّن گشته است. شاعر حماسی این داستانها را با قدرت شاعرانه خود نقل میکند. شعر حماسی که شعر قهرمانی[۱] نیز نامیده میشود، معمولاً در هر زبانی در وزن خاصی سروده میشود. در زبان فارسی اشعار حماسی عموماً در بحر متقارب و در وزن فعولن فعولن فعولن فعل سروده شده است. قدیمیترین حماسۀ جهان را حماسۀ گیلگمش بابلی دانستهاند. دو منظومۀ حماسی عمده در سنت غرب ایلیاد و اودیسه منسوب به هومر شاعر بزرگ یونان باستان است. از حماسههای شرق میتوان به مهابهاراتا حماسۀ بزرگ هندوان که به ویاسا، فرزانۀ هند، منسوب است اشاره کرد. این اثر ظاهراً توسط یک شاعر سروده نشده بلکه نزدیک به صد شاعر در طول چند قرن آن را سرودهاند. رامایانا حماسۀ دیگر هندوان اثر والمیکی شاعر باستانی هند از کهنترین و مهمترین حماسههای جهان است. بزرگترین اثر حماسی زبان فارسی شاهنامۀ فردوسی و پس از آن گرشاسبنامۀ اسدی طوسی است. بهسبب توجه و اهمیتی که به آثار حماسی داده شد نوع دیگری از حماسه پدید آمد که به آن حماسۀ ثانوی[۲] یا حماسۀ مصنوع نیز گفتهاند. در خلق این گونه حماسهها شاعر با داستانهای پهلوانی مدوّن و معیّنی که در طول قرون شکل گرفته سروکار ندارد بلکه خود به سفارش افراد یا با آرمانهای سیاسی به ابداع و ابتکار داستانی که ویژگیهای حماسه دارد میپردازد. این آثار تقلیدی از حماسههای ملّی و طبیعی هستند با این تفاوت که پشتوانۀ حماسههای ثانوی روایتهای مدوّن کتبی و شفاهی نیست. از این نوع حماسهها میتوان به اِنِئید سرودۀ ویرژیل شاعر روم باستان، ظفرنامۀ حمدالله مستوفی و شهنشاهنامۀ ملکالشعرای صبا اشاره کرد. در برخی از این حماسهها عنصر ملّی و قومی جای خود را به عناصر دینی میدهد، گرایشهای ملّی و قومی در آن رنگ میبازد و نبردها و کوششهای قهرمانان تنها با انگیزههای مذهبی و دفاع از آرمانهای دینی است که به آن حماسۀ دینی میگویند، مانند خاوراننامۀ ابن حسام خوسفی و حملۀ حیدری از باذل مشهدی.