حنا
حنا
رنگ خرمایی یا نارنجی حاصل از برگهای پودرشدۀ گیاه حنا، با نام علمی Lawsonia inermis، متعلق به خانوادۀ حنا[۱]. این گیاه درختچهای معطر با گلهای معمولاً سفید مایل به سبز است. حنا را نباید با گل حنا یا بلسان باغی، با نام علمیImpatiens balsamina، که گیاهی زینتی است، اشتباه گرفت. زیستگاه این گیاه نواحی گرمسیری و نیمهگرمسیری شرق افریقا و جنوب آسیا است. این درختچه در نواحی جنوبی ایران، ازجمله هرمزگان، بلوچستان و کرمان، کاشته میشود بهترین نوع حنا ظاهراً در کرمان به عمل میآید. پودر آن در رنگرزی بهکار میرود. قدمت کاربرد آرایشی حنا دستکم به قدمت فراعنۀ مومیاییشده است. در ایران، درعینحال که هیچ مدرکی از کاربرد حنا در دوران پیش از اسلام و در میان زردشتیان وجود ندارد، اما اطلاعات فراوانی دربارۀ کاربرد آرایشی یا دارویی آن در بین مسلمانان یافت شده است که احتمالاً روایات اسلامی درباره فضیلت حناگذاشتن و خضابکردن باعث گسترش استفاده از آن گردیده است. ژان باپتیست تاورنیه در ۱۶۵۴ از مصرف حنا برای رنگکردن دست و ناخن نزد یزدیها خبر میدهد. گاه رنگ حنا را با افزودن موادی تغییر میدادند، مثلاً از نیل، بابونه، پودر قهوه، و آب برگ گردو برای سیاهکردن حنا استفاده میکنند. اغلب زنان و مردان ایرانی و حتی درباریان، مو و ریش خود را با حنا و وسمه سیاه میکردند. به گزارش سانسون، مبلّغ فرانسوی عهد صفویه، این امر در میان درباریان رایج بود، تا اینکه پس از مزاح یک شاهزادۀ مغولی به این مضمون که مردان دربار ایران هیچکدام کهنسال نیستند، شاه سلیمان اول دستور داد دولتیان ریش خود را سیاه نکنند. گاهی زنان با استفاده از حنا و نیل موهای خود را به رنگ آبی سیاه درمیآوردند. شیلمر، طبیب هلندی و معلم دارالفنون، و دو زن جهانگرد، این موضوع را مفصّلاً گزارش کردهاند. گاه نیز مبادرت به نگاربندی میکردند؛ یعنی با دست خود و یا استفاده از سنگهای مخصوص نگاربندی نقشهایی از گلها و پرندگان را بر بدن خود نقش میبستند، این پدیده به ادبیات منظوم نیز راه یافته است: نگارینا به شمشیرت چه حاجت/مرا خود میکُشد دست نگارین (سعدی). در قرون اخیر، استفاده از حنا به مراسم ازدواج، ازجمله حنابندان، و حتی مراسم و اعیاد دیگر راه یافته است. این امر باعث گسترش بازار این ماده گیاهی شده است. بهطوریکه هولتزر، تلگرافچی اتریشی که از اواخر ۱۸۶۳، بیست سال در اصفهان کار میکرد، گزارش داده است که در شهر۹۰هزار نفری اصفهان، پانزده حنافروش وجود داشته است. رسم حنابندان ظاهراً در افغانستان هم رایج است. تاریخچۀ استفاده از حنا برای رنگکردن و تزیین پاها و یال اسب حداقل به قرن ۱۷م برمیگردد. شاردن این موضوع را در شیراز گزارش کرده است. برخی نیز حنا را برای جادو، ازجمله بختگشایی، بهکار میبرند. مصارف پزشکی حنا عمدتاً از نوع مصارف خارجی بوده است. جویدن برگهای حنا، بهسبب وجود تانن، برای التیام زخمهای دهان، و ضماد آن برای رفع التهابها و بهبود دملها، و جوشاندۀ آن برای بهبود سوختگیهای سطحی مؤثر است. در احادیث و روایات هم گفتارهایی دربارۀ فضیلت خضابکردن با حنا دیده میشود. هماکنون کشت این گیاه و استفاده از آن بسیار کاهش یافته است.
- ↑ Lytheraceae