خال کوبی در ایران
خالکوبی در ایران
از برخی یافتههای باستانشناختی چنین پیداست که خالکوبی در ایرانباستان رواج داشته است. برخی برآناند که مردم سیَلْک با خالکوبی آشنا بودهاند، اما اینکه خالکوبی در میان آنان چه نقشی داشته پوشیده است. آثاری از خالکوبی بر دو تندیسی که در پازیریک (متعلق به قرن ۳ یا ۴پم) و لرستان (متعلق به قرن ۷ یا ۸پم) یافتهاند آشکار است. بر این دو تندیس، تصویرهایی از جانوران و نگارههایی دیگر نقش شده است. از ویژگیهای خالکوبی تا دورۀ قاجاریه، مگر در برخی اشعار، آگاهی مستندی بهدست نمیآید. چنین پیداست که خالکوبی در عصر ناصرالدینشاه قاجار، بهویژه در میان زنان و جاهلها و چاقوکشها، سخت رواج داشته است. خالکوبی برای زنانِ ایرانی نوعی طلسم بهشمار میرفته است؛ شاید از آنرو که خال را مهرۀ مار زنانی میدانستند که به افسونِ زیبایی، مردان را به قید خود درمیآوردند. یکی از انواعِ خالهای زنانه «خال محبت» نام داشته که در آن، افزون بر مواد اصلیِ خالکوبی، مهر گیاه کوبیده نیز بهکار میرفته است. دیگر از خالهای زنانه خالی است که ظاهراً در زیر ناف میکوبیدند و آن را دورکنندۀ چشم بد میدانستند. خالکوبی در طب عامیانه، برای درمان برخی بیماریها نیز مفید شناخته میشد. موادِ خالکوبی عبارت بود از مقداری دودۀ چراغ که با آبِ تره مخلوط میکردند. با این محلولِ سیاه بر پوست نقشهایی میکشیدند و بلافاصله با سوزن بر پوست میکوفتند و میشکافتند تا محلولِ رنگین به زیر پوست کشیده شود. خالکوبی در روایتهای دینی حرام دانسته شده است.