خسروپرویز

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

خسروپرویز (۵۹۰م ـ۶۲۸)

خسروپرويز
خسروپرویز
زادروز ۵۹۰م
درگذشت ۶۲۸م
ملیت ایرانی
شغل و تخصص اصلی فرمانروا
لقب اپرویز (به معنی شکست ناپذیر)
گروه مقاله تاریخ ایران
خویشاوندان سرشناس هرمز چهارم (پدر)

(در اصل اپرویز به‌معنی شکست‌ناپذیر؛ خسرو ساسانی دوم) پسر و جانشین هرمز چهارم. خسرو دوم با شورش بهرام ششم (بهرام چوبین) مواجه شد و به شهر رومی سیزسزیوم پناهنده شد. ماریکیوس (موریس یا موریق) امپراتور بیزانس، دخترش مریم (ماریا) را به همسری خسرو درآورد و او را پسر خود دانست و خسروپرویز را در بازگشت به سلطنت یاری کرد به شرط آن‌که ارمنیه و قلعه دارا به روم واگذار شود. در ۵۹۱م سپاه روم از رود دجله گذشت و سپاهی از آذربایجان نیز به یاری خسرو شتافت. در نهایت بهرام ششم شکست خورد و به کردستان گریخت. در کردستان نیز سپاه متحد روم ـ آذربایجان بهرام چوبین را به هزیمت واداشت و او به ترکستان فرار کرد. سپس خسرو، شورش بیستام حاکم خراسان را درهم شکست و او هم به ترکان پناهنده شد. در ۶۰۳م، موریس را در روم کشتند و فوکاس قدرت را به‌دست گرفت. خسروپرویز به خونخواهی پدرزنش به روم حمله کرد. تا ۶۱۰م بین‌النهرین و شامات سقوط کردند. در ۶۱۰م هراکلیوس (هرقل) جانشین فوکاس شد و مقدمات دفاع از قسطنطنیه را فراهم کرد. در ۶۱۱م یهودیان در فلسطین شورش کردند و دروازه‌ها را به روی سپاه خسروپرویز گشودند. صلیب عیسی مسیح به غنیمت ساسانیان درآمد. در ۶۱۶م شهربراز، سردار پارسی، مصر را گشود. در ۶۱۷م شاهین، دیگر سردار پارسی، به کمک آوارها، قسطنطنیه را محاصره کرد. هراکلیوس با ناوگانی در ۶۳۳م سپاه ساسانی را دور زد و در ایسوس نیرو پیاده کرد و به‌سرعت خود را به ارمنیه رسانید. رومیان با مساعدت و یاری ارامنه، سپاه شهربراز، سردار پارسی، را شکست دادند و به‌سرعت وارد آذربایجان شدند. رومیان و ارامنه موفق شدند شیز یا گنزک را تصرف و تاراج کنند. در ۶۲۶م هراکلیوس محاصرۀ قسطنطنیه را شکست و سپاه شاهین را درهم کوبید. هم‌زمان شهر آمِد هم سقوط کرد. در ۶۲۷م در جنگ دستگرد در نزدیکی تیسفون، خسروپرویز از میدان گریخت، اما ایرانیان مقاومت کردند و اجازه سقوط تیسفون را ندادند. خسروپرویز علی‌رغم آن، بسیاری از سرداران سپاه را اعدام کرد. در نهایت شورش و نارضایتی عمومی به رهبری شیرویه، پسرش، به خلع خسرو دوم از سلطنت و اعدام وی انجامید (۶۲۸م). ثروت، شوکت، تجمل و عیاشی خسروپرویز از موضوعات شعرا و ادبای ایرانی و عرب بوده است. حکیم نظامی گنجوی داستان‌های خسرو و شیرین و شیرین و فرهاد را در این مورد به نظم کشیده است. فردوسی در شاهنامه از ثروت افسانه‌ای و گنج‌های هفت‌گانه گنج عروس، گنج بادآور، دیبۀ خسروی، گنج افراسیاب، گنج سوخته، گنج خضرا و گنج شادورد و تخت طاقدیس و خنیاگرانی تردست چون سرکش، باربد و نکیسا بسیار سخن رانده است. بنای قصر شیرین در استان کرمانشاه به او منسوب است. در تاریخ‌های اسلامی آمده است که نبی اکرم (ص) خسرو پرویز را به اسلام دعوت کرد اما وی به نامه رسول‌الله (ص) توهین و آن را پاره کرد. وقتی خبر اهانت خسرو به نبی اکرم (ص) رسید، ایشان فرمودند خداوند سلطنتش را پاره کند.