خط فارسی
خط فارسی
بهرهگیری از خط عربی برای نگارش زبان فارسی. از زمان نگارش کتیبۀ بیستون، ۲۵ قرن است که زبانهای ایرانی با خطهای گوناگون بهکتابت درآمدهاند. این آثار بهجایمانده حاوی اطلاعات تاریخی است، و سیر دگرگونیهای تاریخی خط و زبان را نیز ارائه میکند. برخی خطها و زبانها دیرپا و فراگیر بودهاند مانند زبان و خط فارسی دری که عمرش به بیش از هزار سال میرسد. ایرانیان در قرنهای نخستین پس از اسلام با افزودن حروف فارسی به الفبای عربی، خط فارسی را برمبنای نسخ پایهگذاری کردند. خط فارسی کنونی از دو خط ابتدایی عربی یعنی کوفی و نسخ گرفته شده است. این دو خط نیز از خط سریانی و خط نبطی (قوم نبطیان) ریشه دارند که از خطوط سامیاند. تا قرن ۳ق خط کوفی نقطه و اِعراب نداشت. ابوالاسود دوئلی (۶۹ق)، از شاگردان حضرت علی (ع)، بر این خط نقطه و اعراب گذاشت. خط کوفی راه تکامل پیمود و در هر شهری بهصورت و شیوهای خاص درآمد تا آنکه ابن مُقْله ابوعلی محمد (۲۷۲ـ۳۱۸ق) خط نسخ را وضع و جایگزین خط کوفی کرد. ابن مقله از خط کوفی شش خط محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع، و توقیع را استخراج کرد که به اقلام سته یا خطوط اصول مشهور است. این خطها ۲۰۰ سال پیش از ابن مقله رواج داشته است، اما او این خطها را تکمیل و قواعد دوازدهگانه را برای آنها وضع کرد. ۱۰۰ سال بعد، در قرن ۵ق، علی بن هلال، مشهور به ابن بواب، (۴۱۳ق) در دورۀ القادر بالله عباسی و بهاءالدوله دیلمی اقلام ابن مقله را براساس قواعد هندسی کامل کرد. پیروان ابن مقله و ابن بواب این اقلام را با نام خط منسوب رواج دادهاند. این خطوط را یاقوت مستعصمی (۶۹۸ق) جرح و تعدیل کرد؛ او شش قلم (سته) را چنان پرداخت که دیگر خط کوفی بهدست فراموشی سپرده شد. این تطور تا قرن ۹ و ۱۰ق طول کشید. در واقع حیطۀ نفوذ رسمالخط نستعلیق از قرن ۹ق به تاریخ زبان فارسی راه یافت. در دورۀ تکامل بعدی سه خط تعلیق، نستعلیق و شکستۀ نستعلیق طی سه قرن بهوجود آمد. خط تعلیق بهتدریج حذف شد و خط نستعلیق و شکسته همچنان باقی ماند.