خلافت
خِلافَت
در لغت بهمعنای جانشینی و به مفهوم اخص نهاد جانشینی و رهبری دولت اسلامی پس از رحلت پیامبر (ص). تکوین نهاد خلافت از آغاز تا پایان از مراحلی چند گذشت. پس از رحلت پیامبر (۱۱ق)، بهرغم مخالفت امام علی (ع) و برخی از یاران نزدیک پیامبر، و برخلاف دستور رسول اکرم (ص) در غدیر خم ابوبکر جانشین آن حضرت شد. اغلب مورخان اسلامی برآناند که اصحاب کبار در نهایت با ابوبکر بیعت کردند و بدین ترتیب نهاد خلافت ایجاد و تثبیت شد. ابوبکر را خلیفۀ رسولالله خواندند. بهگفتۀ وقایعنگاران، ابوبکر پیش از مرگش (۱۳ق) شخصاً عمر را به جانشینی خود منصوب کرد و صحابۀ ساکن مدینه این انتصاب را پذیرفتند. اگرچه عدهای نیز در دیگر نقاط عربستان با او به مخالفت برخاستند. عمر نیز پیش از مرگ (۲۳ق) شش تن، ازجمله عثمان و علی (ع)، را اختیار کرد تا خلیفۀ سوم را از میان خود برگزینند و درنتیجۀ مباحثات، عثمان به خلافت رسید. با قتل عثمان و اقبال عمومی به علی (ع)، وی خلیفه شد. چهار خلیفۀ اول بعدها به خلفای راشدین معروف شدند. خلفا قاضی و رهبر امور مسلمین بودند و حق تعبیر و تفسیر مسائل دینی را نداشتند و فقط میبایست دستورهای قرآن و سنت پیغمبر را به موقع اجرا گذارند. از زمان ابوبکر خلیفه فرماندۀ قوا نیز شد. عمر، دیوان و بیتالمال را برای ساماندادن به امور مالی ایجاد کرد. اختلاف بر سر جانشینی عثمان بین معاویه و علی (ع)، و مسئلۀ حکمیت بین مسلمانان، تفرقه انداخت و باعث ظهور خوارج شد، که یکی از سران خود را خلیفۀ فارس و کرمان اعلام کردند. بنیامیه خلافت را موروثی کردند. از عهد عبدالملک مرسوم شد که خلیفه جانشین خود (با عنوان ولیالعهد) را کتباً معرفی کند و چنین بود که بیعت در درجۀ دوم اهمیت قرار گرفت. امویان خود را خلیفةالله میخواندند. تعیین و تمایز بین خراج و جزیه از کارهای ایشان بود. بنیعباس که امویان را برانداختند (۱۳۲ق)، مفهومی جدید به خلافت دادند، که مشروعیت خلافت مشروط به نسببردن از خاندان پیغمبر (فرزندان عباس) بود. خلفای اسماعیلی فاطمی مصر، خلافت را حق اولاد و اعقاب حضرت فاطمۀ زهرا (س) میدانستند. آنان خلیفۀ فاطمی را امام معصوم میشمردند و هر خلیفه جانشین خود را طبق وصیّت تعیین میکرد. این خلفا عنوان ولیالله نیز داشتند. بازماندگان امویان، در اندلس ابتدا خود را امیر و سپس خلیفه خواندند و خلافت اموی اندلس را بهوجود آوردند. بعدها سلاطین عثمانی و برخی از شاهان هند و فرارود (ماوراءالنهر) نیز به خود عنوان خلیفه دادند.