خیار (حقوق)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

خیار (حقوق)

(واژه‌ای عربی، به معنای اختیار) در اصطلاح فقه و حقوق، حقی که به یکی از‌ دو طرف معامله یا هر دو داده می‌شود که به‌موجب آن، معامله را بر هم زند. انواع خیارات در مادۀ ۳۹۶ قانون مدنی آمده است؛ الف. خیارات مختص عقد بیع (معامله): ۱. خیار مجلس؛ یعنی هریک از طرفین معامله بعد از عقد، فی‌المجلس و مادام که متفرق نشده‌اند اختیار فسخ معامله را دارند. چنانچه از هم جدا شوند و مجلس را ترک کنند، خیار آنان ساقط می‌شود. ۲. خیار حیوان؛ اگر مبیع (مورد معامله) حیوان باشد، مشتری تا سه روز از حین عقد اختیار فسخ معامله را دارد. این خیار مختص مشتری است. ۳. خیار تأخیر ثمن (بها)؛ در مواردی جاری است که مبیع عین خارجی یا در حکم آن بوده (مانند سه تُن برنج) و ثمن نیز نقد باشد و برای پرداخت ثمن و تسلیم مبیع مهلتی معیّن نشده باشد. چنانچه ظرف سه روز نه بایع (فروشنده) مبیع را تحویل دهد و نه مشتری ثمن را پرداخت کند، بایع مختار است که معامله را فسخ کند. ب. برخی خیارات مشترک: ۱. خیار شرط؛ اختیاری است که ضمن عقد برای هریک از طرفین معامله، یا هر دو و یا شخص ثالث، قرار داده می‌شود تا بتواند در مدت معیّن معامله را فسخ کند. عقدی که خیار شرط در آن قرار داده شده را «عقد خیاری» گویند. چنانچه برای خیار شرط مدت معیّن نشده باشد، هم شرط خیار و هم عقد باطل است. ۲. خیار رؤیت و تخلّف وصف؛ در مواردی است که کسی مال را ندیده و فقط با شنیدن اوصاف مال مذکور آن را خریده است، اما پس از دیدن ملاحظه می‌کند که اوصاف ذکر شده را ندارد، در این‌صورت مختار است که معامله را فوری فسخ یا آن را به همان نحو قبول کند. ۳. خیار غَبن؛ هریک از طرفین معامله که در اثر عدم تعادل در ارزش معاوضۀ مبیع و ثمن، متضرر شود می‌تواند با استفاده از این اختیار معامله را فسخ کند. به‌موجب مادۀ ۴۱۷ قانون مدنی، غبنی موجب استقرار خیار است که فاحش باشد (غبن فاحش). تشخیص فاحش بودن غبن به عرف محل و اوضاع و احوال قضیه است. ۴. خیار عیب؛ به‌موجب آن هرگاه بعد از معامله مشخص شود که مبیع معیوب بوده، مشتری مختار است که آن را به‌صورت معیوب قبول کند یا ارش (تفاوت قیمت صحیح و معیوب کالا) بگیرد و یا معامله را فسخ کند، منوط به آن‌که عیب مخفی بوده و حین عقد نیز موجود بوده باشد. ۵. خیار تدلیس؛ عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود. این خیار هم از آنِ بایع است و هم مشتری. خیار تدلیس نیز چون دیگر خیارات مشترکِ ذکر شده فوریت دارد.