دستور زبان فارسی
دستور زبان فارسی
گذشتگان آموزش دستور زبان را برای کسانی لازم میدانستند که بخواهند آن زبان را بهعنوان زبان دوم بیاموزند. درنتیجه، کمتر اتفاق میافتاد که اهل یک زبان مبادرت به تألیف و آموزش قواعد همان زبان کنند. این قاعده دربارۀ دستورنویسی برای زبان فارسی هم صدق میکرد، زیرا اولین کتابهای قواعد صرف و نحوِ فارسی را کسانی نوشتهاند که فارسی زبان نبودهاند. از سویی نفوذ زبان عربی، که علاوه بر زبان دینی، زبان علمی و سیاسی مسلط در ایران بود گویندگان فارسی زبان را از توجه به زبان فارسی و تدوین قواعد آن، که حکم زبان محلی را برای نویسندگان داشت، منصرف میکرد. درنتیجه دستورنویسی برای زبان فارسی در ابتدا از سرزمینهایی آغاز شد که زبان فارسی در آنجا به دلایل گوناگون طرفدارانی داشت، مثل آسیای صغیر در دورۀ دولت عثمانی و شبه قارۀ هند بعد از دورۀ اکبرشاه و کشورهای اروپایی بعد از باب شدن موضوع شرقشناسی و کشورهای آسیای مرکزی. علاوه بر آن در مقدمۀ لغتنامههای فارسی هم که در این سرزمینها تألیف میشد، رسالههایی در بابِ دستور زبان فارسی آمده است مثلِ فرهنگ شعوری یا لسانالعجم تألیف حسن شعوری که از مشاهیر بلاد روم بود (۱۱۵۵ق) و فرهنگ جهانگیری تألیف جمالالدین حسین بن فخر الدین حسین انجو که در هند تألیف شده است (۱۰۰۵ تا ۱۰۱۷ ق)، برهان قاطع تألیف محمدحسین بن خلف تبریزی، متخلّص به برهان، (۱۰۶۲ق) و فرهنگ رشیدی اثر عبدالرشید عبدالغفور الحسینی المدنی، اهل تتۀ هند. (۱۰۶۸ق). بعضی از کهنترین و عمدهترین قواعد صرف و نحو فارسی که در آسیای صغیر و ترکیه عثمانی تألیف شده عبارت است از قواعد الفرسی (اساس الفرس) (۹۰۰ ق)،رسالۀ مشکلگشا اثر حسن بن حسین بن عماد قراحصاری (۹۱۸ ق)، تحفۀ شاهدی، اثر ابراهیم بن خدای دده شاهدی (۹۲۰ ق) کتاب نحو فارسی به زبان عربی (۹۵۷ق) از مؤلفی ناشناخته، و قواعد الدریّه از نشاطی اِدِرنوی. توجه به زبان و فرهنگ فارسی در شبه قارۀ هند بعد از تأسیس گورکانیان در هند، به نهضت جدیدی در دستورنویسی برای زبان فارسی در این سرزمین منجر شد. این کتب عمدتاً به قلم فارسیزبانان مهاجر، برای آموزش زبان فارسی به دوستداران زبان و فرهنگ و ادب فارسی نوشته میشد. تعداد این کتب فراوان است، ازجملهمیزان فارسی یا بعضی قانونات فارسی تألیف جمالالدین حسین بن سیدنورالله مرعشی شوشتری (۱۱۶۵ ق)؛ جامع القواعد تألیف محمد قلیخان متخلص به محبّ از پارسیدانان هندنشین، همزمان با شاه جلالالدین، پادشاه گورکانی (۱۱۷۴ق)؛ قواعد فارسی، مسمّی به هفت گل، به شعر است، اثر کامتاپرشاد. (۱۲۰۲ ق)؛ جوهر دانش، از نورالدین غلامحسین خانِ جوهر(۱۲۱۲ ق)؛ نهجالادب، اثر حکیم عبدالغنیخان، صاحب رامپوری (۱۱۳۸ق)، که این کتاب کاملترین و مفصلترین کتاب دستور زبان فارسی در هند است که در ۸۲۲ صفحه نشر یافته است. اروپاییان پیشتر از دیگران به تألیف دستور زبان فارسی پرداختند، مؤلفین آنها عمدتاً مستشرقین و کشیشان مسیحی و احیاناً سفیران کشورهای اروپایی بودند. این دستورها بیشتر به قصد و غرض تعلیم زبان فارسی به کسانی که برای مأموریتهای نظامی، سیاسی و مذهبی به ایران گسیل میشدند تألیف میشد. البته در بین آنان کسانی هم بودند که صرفاً منظور علمی و فرهنگی داشتند. کهنترین این دسته آثار عبارتاند از عنصرهای زبان فارسی، مؤلف آن مُبلّغی مسیحی است به نام لودُویکوس دو دیو[۱]، این اثر به زبان لاتین در ۹۵ صفحه به سال ۱۶۳۹ در لیدن هلند چاپ شده است؛ دستور زبان فارسی، مؤلف آن کشیش کرملی به نام ایگناتیو آسهسو[۲]، از اعضای هیئت مبلّغین تریپولی و جبل لبنان بود، که کتاب وی در ۶۰ صفحه به سال ۱۶۶۱ در رُم چاپ شد؛ دستور زبان فارسی، اثر گراویو[۳] و جوآن[۴] استاد دانشگاه آکسفورد که در ۱۶۴۹ در لندن نشر یافت؛ دستور زبان فارسی از ادوارد[۵] و مویزس[۶] که در ۱۷۹۲ در نیوکاسل انگلستان منتشر شد. دستور زبان فارسی، اثر جونز و ویلیام[۷]، در ۱۷۷۱ در لندن انتشار یافت و بارها بهچاپ رسید. قدیمترین کتابهای دستور زبان فارسی که در ایران و کشورهای همسایه به زبان فارسی تألیف شده است متعلق به قرن ۱۳ق است و عمدهترین آنها عبارتاند ازقانون زبان فارسی، تألیف عباسقلی بن میرزا محمدخان بادکویی (تفلیس، ۱۲۴۷ق)؛ دبستان پارسی، اثر میرزا حبیب اصفهانی (دستان) (استانبول، ۱۳۰۸ ق)؛ ظاهراً وی نخستین کسی است که کلمۀ «دستور» را بهکار برده است. از همین مؤلف دستور زبان فارسی دیگری در دست است بهنام دستور سخن (استانبول ۱۲۸۸ق)؛ معلّم الاطفال، تألیف آخوند احمد حسینزاده (تفلیس، ۱۲۹۷ق)؛ قواعد صرف و نحو فارسی، تألیف عبدالکریم بن ابیالقاسم ایروانی (ملّا باشی) (تبریز، ۱۲۶۳ق)؛ لسانالعجم، اثر میرزا حسن طالقانی (تهران، ۱۳۰۵ق). تدوین دستور زبان فارسی براساس روش دستور زبانهای اروپایی اولینبار در سال ۱۳۲۸ش با کتاب دستور زبان پنج استاد شروع شد، مؤلفین این دستور زبان ۲ جلدی عبارت بودند از عبدالعظیم خان قریب گرکانی که بهعنوان پدر دستور زبان فارسی معروف است و قبلاً جداگانه اولین دستور زبان را برای تدریس در مدارس ایران تألیف کرده بود، ملک الشعرای بهار، بدیعالزّمان فروزانفر، جلالالدین همایی و رشید یاسمی. این کتاب بارها تجدید چاپ شده است و بسیاری از دستور زبانهایی که بعداً نوشته شد به تقلید از این کتاب بود. در چند دهۀ اخیر، کسانی چون پرویز ناتل خانلری، خسرو فرشیدورد، محمّدرضا باطنی، احمد شفایی و علیاشرف صادقی، هریک، دستور زبانهایی براساس نظریات زبانشناسی تألیف و منتشر کردهاند که باعث تحوّل گستردهای در زمینۀ دستورزبان نویسی در ایران شده است و دستورنویسان و زبانشناسان ایرانی و غیرایرانی پژوهشهای گستردهای بر پایۀ دستور تاریخی، دستور تطبیقی، دستور توصیفی، دستور ساختاری و دستور گشتاری و حتی تاریخ دستور زبان فارسی انجام دادهاند که برای اطلاع از گسترش دامنۀ آنها میتوان به کتابشناسی دستور زبان فارسی تألیف محمد مهیار مراجعه کرد.