دمیان
دِمیان (Demian)
رمانی از هرمان هسه، به زبان آلمانی، منتشرشده در ۱۹۱۹. سینکلر جوان از دوست هرزهاش، کرومر، متأثر است؛ جوانی که با تظاهر به بزرگسالی از دزدی و هر نوع خلافی رو نمیگرداند. دمیان همکلاسی سینکلر است و او را از اعمال خلافی که درنتیجۀ دوستی با کرومر به آنها دست میزند، بازمیدارد. سینکلر، کرومر را طرد میکند، به دانشگاه میرود و در آنجا بار دیگر دمیان را مییابد. چندی بعد به جنگ میرود و مجروح در بیمارستانی بستری میشود. در ناهشیاری چنین میپندارد که مجروحِ تخت کناری دمیان است. دمیان به او میگوید که هرگاه به او نیاز داشت، به ندای درونی خود گوش فرا دهد. سینکلر به هوش میآید، اما دمیان را نمییابد. این رمان سرشار است از مباحث و گفتوگوهای مذهبی و روانشناسانه. نویسنده میکوشد با احیای انسانباوری روی در محاقنهاده راهی برای رهایی آدمی از تشویشها و گرفتاریها باز یابد.